مفاهیمکلیدرمدیریتدانش
نظریه پردازان و دست اندرکاران مدیریت دانش به طور معمول بحث درباره چیستی دانش را با هرم دانش باز میکنند و جهان دانش را به صورت هرمی(شکل شماره 1) شامل داده ها (مجموعه ای از حقایق، واقعیت ها و مشاهدات مجزا و بعضاً ناهمگن که فقط چگونگی یک رخداد را میرساند و شامل هیچ قضاوت و تحلیلی روی آنها نیستند) در پایین ترین سطح، اطلاعات (ترکیبی سازماندهی شده از داده ها که دارای بار معنایی و مفهومی هستند)، دانش( نتیجه تجزیه و تحلیل اطلاعات و حاصل شناخت رون دهای پنهان و الگوهای نامعمول و موارد استثنا در دادهها و اطلاعات) تا خرد (کاربرد دانش و احاطه بر آن که از فعالیت هایی نظیر کشف، شهود، ارزش، تجربه و حاصل میشود) در رأس آن به تصویر می کشند.
دانش مبتنی بر قضاوت های ارزشمند برگرفته از اطلاعات گذشته می باشد، لذا نیاز به وجود منابع انسانی دارد و به فرد یا گروهی از افراد که آن را به وجود میآورند مرتبط است. دانش را معمولا به دو دسته دانش ضمنی و دانش صریح تقسیم می کنند. دانش ضمنی اساساً از طریق تجربه و یادگیری عملی کسب می گردد. این دانش، دانش نانوشته سازمان است که بیانگر میزان تجربه و مهارت کارکنان است. در نقطه مقابل دانش ضمنی، دانش صریح وجود دارد که دارای قابلیت بیان از طریق گویش و یا مستندسازی است.
در حقیقت میتوان گفت که دانش صریح دانشی است که به روشنی تدوین و تعریف شود و به سادگی و بدون ابهام بیان گردد و در پایگاه اطلاعاتی کدگذاری و ذخیره گردد. در پروژه ها میتوان از قراردادها، مستندات،گزارشها، الگوها، راهنماها و... به عنوان دانش صریح نام برد. سازمان ها تمایل زیادی دارند که عمده دانششان به صورت دانش صریح و مستند شده باشد . دست اندرکاران دانش انواع مختلفی از فرایندهای دانشپایه را مطرح میکنند که معمولاً در آنها پردازش، ذخیره سازی، در اختیار گرفتن و انتقال دانش عناصری اساسی به شمار میروند. (شکل شماره 2)
شکل2: فرایندتبدیلاتدانشیاست.