چکیده
سد ژاوه بر روی رودخانه سیروان (سنندج-کردستان) و با هدف استفاده در بخشهای کشاورزی و صنعت احداث شد. در این تحقیق برای نخستین بار الگوی ساختاری فیتوپلانکتون و پریفیتون جلبکی در سرشاخه¬های قشلاق و گاوه رود (منتهی به سد ژاوه) طی یک سال آبی (پاییز 1399 تا تابستان 1400) مورد مطالعه قرارگرفت. این مطالعه با اهداف تعيين تغييرات زماني و مكاني ترکیب گونهای، تراکم و زیتوده جلبک در آب و پریفیتون، بررسی کیفیت آب و تغذيهگرایی بر اساس شاخصهای جلبکی و تعیین کاربری سد با استفاده از مشخصات کیفیت زیستی آب تعریف شد. در این تحقیق، تعداد 4 ایستگاه از بالا دست شاخه قشلاق تا نزدیک تاج سد (مخزن سد) ژاوه و نیز یک ایستگاه در شاخه گاوه رود انتخاب گردید. طبق نتایج 157 گونه میکروجلبک در 7 شاخه باسیلاریوفیتا (Bacillariophyta)، پیروفیتا (Pyrrophyta)، سیانوفیتا (Cyanophyta)، کلروفیتا (Chlorophyta)، اوگلنافیتا (Euglenophyta)، زانتوفیتا (Xantophyta) و کریپتوفیتا (Cryptophyta) در نمونههای آب و پریفیتون شناسایی شدند. بیشترین تعداد گونهها در باسیلاریوفیتا (42 درصد از تعداد کل گونه) و پس از آن در سیانوفیتا و کلروفیتا (هر یک حدود 22درصد) دیده شد. تراکم فیتوپلانکتون در آب از 13 ( پاییز، ایستگاه 4)تا 2635 ( تابستان، ایستگاه 3) میلیون سلول در مترمکعب تغییرات نشان داد. تراکم جلبک در پریفیتون از 17000 میلیون سلول در سانتیمترمربع ( تابستان، ایستگاه 4) تا 454 هزار سلول در سانتیمترمربع ( پاییز، ایستگاه 5) ثبت شد. طبق تست همبستگی پیرسون، باسیلاریوفیتا و سیانوفیتا به ترتیب بیشترین تقش را در تغییرات تراکم فیتوپلانکتون و پریفیتون جلبکی دارا بودند. زیتوده فیتوپلانکتون از 3/39 ( پاییز، ایستگاه 4) تا 4727 ( بهار، ایستگاه 5) میلیگرم در مترمکعب تغییرات نشان داد. در پریفیتون جلبکی حداقل ( 4/0) و حداکثر (4002) زیتوده (میلیگرم در سانتیمترمربع) در فصل بهار و بهترتیب در (ایستگاه 1) و (ایستگاه 3) ثبت گردید و باسیلاریوفیتا، سیانوفیتا و کلروفیتا بهترتیب 36، 23 و 25 درصد از گونههای غالب در زیتوده را تشکیل دادند. Nitzschia. ، Diatoma.، Navicula، Aphanothece، Lyngbya.، Oscillatoria، Spirulina ، Schroederia تاکسونهای غالب در تراکم شاخههای فیتوپلانکتون را تشکیل دادند. در پریفیتون جلبکی، Gloeotrichia (ایستگاه 4)، Oscillatoria (ایستگاه 5) و Cladophora در فصل تابستان (ایستگاه 2) بیشترین تراکم را نشان دادند. شاخص شانون (تنوع گونه¬اي) فیتوپلانکتون دارای حداکثر (12/3) و حداقل (34/0) مقادیر بترتیب در فصول پاییز و زمستان در ایستگاه (2) بود. در پریفیتون جلبکی، حداکثر میزان شاخص شانون (76/2) در زمستان، در ایستگاه (5) بدست آمد. حداقل شاخص شانون (01/0 تا 05/0) در فصول تابستان و بهار در همه ایستگاهها بجز ایستگاه (3) گزارش شد. کیفیت آب بر اساس شاخص شانون (فیتوپلانکتون) عموماً در گروه "نسبتاً آلوده" قرار گرفت. اما در فصل پاییز آب در گروه "بشدت آلوده" طبقهبندی شد. کیفیت آب بر اساس شاخص شانون در پریفیتون جلبکی نیز عموماً (بجز فصل تابستان) در گروه "نسبتاً آلوده" طبقهبندی شد.در فصل تابستان کیفیت در تمام ایستگاهها تا "بشدت آلوده" کاهش یافت. شاخص ساپروبی فیتوپلانکتون (شاخص آلودگی به مواد آلی) در دوره مطالعه از 5/1 تا 5/2 واحد تغییرات نشان داد. این محدوده از شاخص ساپروبی بیانگرکیفیت آب با "آلودگی متوسط" است. Navicula cryptocephala ،Cyclotella meneghiniana ، .Lyngbya sp، Nitzschia palea و Stigeoclonium amoenum گونههای مشترک بین پریفیتون و آب در طبقه "آلودگی شدید" بودند. میزان بارش فصلی و نیز نتایج آزمونهای آماری ویژگیهای جلبک(تراکم کل، شاخه ها و گونههای غالب، شاخصهای ساپروبی، شانون، یکنواختی و تعدادگونه) بیانگر تقسیمبندی فصول به دو دوره غیربارندگی (بهار و تابستان) و بارندگی(پاییز و زمستان) بوده است. مقادیر شاخص تروفیکی دیاتومه (TDI) در نمونههای آب و پریفیتون غالباً بیش 5/3 بود. این میزان از TDI بیانگر وضعیت (هایپرتروف) با میزان (خیلی زیاد) از مواد مغذی بود. بطور کلی در این مطالعه کیفیت آب در کمترین میزان آلودگی و بهترین وضعیت بیانگر مناسب بودن آب برای قایق های ترابری (غیر تفریحی) بود ولی برای کاربری در مصارف عمومی و آب شرب مستلزم تصفیه پیشرفته بوده و در شیلات و آبزی پروری فقط برای پرورش گونههای مقاوم (بحرانی برای قزل آلا و مشکوک برای ماهیان حساس) مناسب بود و حتی برای استفاده در صنایع و کشاورزی به تصفیه اولیه نیاز داشت.