تعیین احتیاجات غذایی فیلماهی((Huso huso از مرحله لاروی تا مرحله عرضه به بازار
مجری :محمود محسنی
شماره ثبت
610/85
وزارت جهاد کشاورزی
سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی
مؤسسه تحقیقات شیلات ایران – انستیتو تحقیقات بینالمللی ماهیان خاویاریچکیده :
به منظور دستیابی به مناسبترین جیره استارتر، تعیین اثر سطوح مختلف پروتئین و انرژی، همچنین اثر نسبتهای مختلف کربوهیدرات به چربی بر روند رشد و ترکیب شیمیایی لاشه فیلماهیان پرورشی از مرحله لاروی تا مرحله عرضه به بازار، آزمایش رشدی در چندین فاز مطالعاتی طراحی و اجرا گردیدفاز اول: آزمایش رشدی به منظور مقایسه روند رشد لارو فیلماهی (Huso huso) بدون طی دوره سازگاری به غذای دستی (وزن متوسط 02/0 ± 02/105 میلیگرم) در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی متعادل در چهار تکرار در حوضچههای فایبرگلاس 500 لیتری در شرایط یکسان پرورشی طراحی و انجام شد. لاروها هشت بار در روز تا حد سیری، بمدت 49 روز با چهار نوع غذای مصنوعی خشک (100درصد غذای کنسانتره فرموله شده انستیتو، غذای کنسانتره وارداتی از کشورهای هلند و فرانسه، غذای کنسانتره انستیتو به همراه 10درصد گاماروس) تغذیه و نتیجه با تیمار غذای زنده (دافنی و آرتمیا) مقایسه شد. درجه حرارت آب 48/0±52/18 درجه سانتیگراد و میزان اکسیژن محلول در طول دوره پرورش 18/0 ±35/7 میلیگرم در لیتر در نوسان بود. اولین گرانولهای غذایی در دستگاه روده معدهای لاروها در 12 ساعت اول غذادهی مشاهده گردید، عادت به غذای گرانولی شده در 100درصد نمونههای تغذیه کننده در روزهای سوم تا پنجم مشاهده گردید. در ابتدای دوره بررسی لاروها از نظر وزنی و طولی دارای توزیع نرمال بودند (05/0 P≥). در صورتیکه در انتهای دوره پرورش، بررسیهای آماری تفاوت معنیدار آماری را بین تیمارهای مختلف غذایی از نظر میزان رشد و نمو، شاخص رشد ویژه و کارایی غذا نشان داد (05/0 P≤). میزان رشد لاروها در گروه تغذیه شده با کنسانتره ایرانی بصورت مخلوط با 10درصد گاماروس و جیره وارداتی ارفای هلند بطور معنیداری نسبت به سایر تیمارها به استثنای تیمار غذای زنده بیشتر بود (05/0 P≤). میتوان اذعان نمود سیستم چشایی لاروها در مدت زمان کمتری غذای اورفای هلند (احتمالاً بواسطه ترکیب خاص جذب کننده ماهی به سمت غذا) و غذای کنسانتره ایرانی مخلوط با 10 درصد گاماروس (احتمالاً بدلیل بو، تازگی و مزه مطلوب آن) را نسبت تیمارهای غذای کنسانتره تشخیص میدهند. حداکثر بازماندگی در پایان دوره پرورش متعلق به غذای زنده به میزان 98درصد بود که به فاصله کمی از آن جیره ارفای هلند و کنسانتره ایرانی (مخلوط با 10درصد گاماروس) به ترتیب به میزان 90 و 5/86درصد (05/0 P≥) قرار داشتند. همچنین حداقل بازماندگی در پایان دوره پرورش را ماهیان تغذیه شده با تیمارهای 100درصد غذای کنسانتره ایرانی و جیره وارداتی بیومار فرانسه به ترتیب به میزان 7/29 و 5/45درصد بخود اختصاص دادند. با توجه به سازگاری لاروها به غذای کنسانتره، درصد بازماندگی، میزان رشد و نمو لاروها میتوان اذعان نمود که وزن متوسط120-100 میلیگرم جهت بررسی تاثیر غذاهای مختلف کنسانتره مناسب بود، احتمالاً در این وزن سیستم چشایی، دستگاه گوارش و آنزیمهای هضم کاملاً رشد نموده و توانایی جذب ذرات غذایی نقش کامل خود را ایفا میکنند.
فاز دوم: به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف پروتئین و انرژی، همچنین نسبت بهینه آنها (P/E) بر رشد و ترکیب شیمیایی لاشه بچه فیلماهیان پرورشی (Huso huso) از مرحله انگشت قد تا مرحله عرضه به بازار آزمایش رشدی در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی متعادل به روش فاکتوریل در شرایط یکسان پرورشی (اکسیژن محلول، نور، شدت جریان آب و ...) در چهار کلاسه وزنی به انجام رسید.
1) تعداد 920 عدد بچه فیلماهی با وزن متوسط 11/0 ± 26/8 گرم با 16 جیره غذایی حاوی چهار سطح پروتئین (35، 40، 45 و50 درصد) هر یک با چهار سطح انرژی (5/18، 8/19، 1/21 و 4/22 مگاژول انرژی خام در هر کیلوگرم جیره) با نسبتهای مختلف P/E (از 09/18 تا 35/32 میلیگرم پروتئین در کیلوژول) مورد بررسی قرار گرفتند. بچه ماهیان چهار بار در روز تا حد سیری، بمدت 117 روز تغذیه شدند. نتایج آزمایش نشان میدهد که در یک سطح انرژی ثابت، با افزایش میزان پروتئین از 35 به 50درصد ، شاخص افزایش وزن، شاخص رشد ویژه (SGR) ، نسبت بازده پروتئین (PER) و کارایی غذا(FE) از روند صعودی و میزان ضریب تبدیل غذا (FCR) و میزان بهرهبرداری از پروتئین خالص (NPU%) از روند نزولی برخوردار بودند (05/0 P≤) روند تغییرات فاکتورهای فوقالذکر با افزایش سطح انرژی دارای رابطه مثبت بوده و افزایش یافتند (05/0 P≤). در تمام سطوح پروتئین، بچه ماهیان تغذیه شده با جیره کم انرژی از روند رشد کمتری نسبت به بچه ماهیان تغذیه شده با انرژی متعادل و انرژی بالا برخوردار بودند (05/0 P≤). مقایسه ترکیب شیمیایی لاشه ماهیان مورد آزمایش نیز تفاوت معنیداری را در میزان پروتئین، چربی و رطوبت لاشه نشان داد (05/0 P≤)، ولی در میزان خاکستر لاشه تفاوت معنیداری بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. نتایج حاکی از آن است که چربی لاشه بدون توجه به میزان پروتئین با چربی جیره همبستگی مثبت و رابطه عکس با مقدار پروتئین و رطوبت جیره دارد (05/0 P≤). تحقیق حاضر نشان داد، جیره محتوی 40درصد پروتئین، 21-20 درصد چربی و 1/21 مگاژول انرژی خام در هر کیلوگرم جیره با نسبت P/E برابر 18 تا 20 میلیگرم پروتئین در کیلوژول از یک منبع با کیفیت خوب جهت دستیابی به حداکثر رشد از نظر فیزیولوژیک و اقتصادی برای بچه فیلماهیان تا وزن متوسط 46/4 ± 200 ترجیح داده میشود.
2) تعداد 600 عدد بچه فیلماهی با وزن متوسط وزن متوسط 96/3 ± 94/188 گرم با 16 جیره غذایی (مشابه فاز اول) مورد بررسی قرار گرفتند. بچه ماهیان چهار بار در روز تا حد سیری، بمدت 77 روز تغذیه شدند. در سطوح یکسان پروتئین، متوسط وزن نهایی (بجز میزان انرژی 5/18 مگاژول انرژی خام در هرکیلوگرم جیره)، شاخص رشد ویژه، کارایی غذا، مصرف غذای روزانه و شاخص هپاتوسوماتیک بطور معنیداری با افزایش مقادیر انرژی و کاهش نسبت پروتئین به انرژی (E/P) جیره بهبود (05/0 P≤) یافتند. در صورتیکه مقادیر NPU% با افزایش انرژی از روند صعودی برخوردار بودند (05/0 P≥). نتایج بررسی میزان شاخصهای رشد ماهیان تغذیه شده با جیره کم انرژی و انرژی بالا هیچگونه اختلاف معنیدار آماری را نشان نداد. نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد که جیره با سطح پروتئینی 35درصد به ترتیب با سطح 22-20 درصد چربی و 1/21 مگاژول انرژی خام در هر کیلوگرم جیره با نسبت P/E برابر20-19 میلیگرم پروتئین در کیلوژول برای رشد بهینه بچه فیلماهیان با وزن متوسط 185 تا 3/14 ± 7/737 گرم مناسب است.
3) تعداد 360 عدد فیلماهی (27/31 ± 79/872 گرم) با دوازده جیره غذایی حاوی سه سطح پروتئین (35، 40 و 45 درصد) هر یک با چهار سطح انرژی (مشابه سایر فازها) بمدت 130 روز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزایش میزان پروتئین از 35 به 45 درصد تغییری در افزایش روند رشد و شاخصهای مرتبط با آن نداشت. با افزایش سطح انرژی جیرههای غذایی از 5/18 به 4/22 مگاژول انرژی خام در هرکیلوگرم جیره شاخصهای بررسی شده از جمله متوسط وزن نهایی، شاخص رشد ویژه، کارایی غذا و بازده پروتئین افزایش غیرمنظمی ملاحظه گردید (05/0 P≤). در این فاز هر چند بیشترین مقدار وزن نهایی (1/27±7/1922 گرم) مربوط به فیلماهیان تغذیه شده با جیره محتوای 40درصد پروتئین و 4/22 مگاژول انرژی خام در هر کیلوگرم جیره بود، اما بدلیل عدم وجود اختلاف معنیدار آماری و کاهش هزینههای تولید غذا تیمار 3 (35درصد پروتئین و 1/21 مگاژول انرژی خام در هر کیلوگرم جیره) برای بچه فیلماهیان تا وزن متوسط 1/27 ± 7/1922 گرم نسبت به سایر تیمارها برتری دارد.
4) تعداد 216 عدد فیلماهی (38/15 ± 34/1812 گرم) با دوازده جیره غذایی (مشابه فاز 3) بمدت110 روز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزایش میزان پروتئین از 35 به 45 درصد تغییری در افزایش روند رشد و شاخصهای مرتبط با آن نداشت. متوسط وزن نهایی، شاخص رشد ویژه، ضریب تبدیل غذا، کارایی غذا و پروتئین، شاخص هپاتوسوماتیک و NPU% با افزایش سطح انرژی جیره غذایی از5/18 به 4/22 مگاژول انرژی خام در هر کیلوگرم جیره در سطوح یکسان پروتئین از روند افزایشی برخوردار بودند (05/0 P≤). همچنین نتایج آنالیز لاشه حاکی از آن است که با افزایش میزان چربی لاشه، میزان رطوبت در سطوح مختلف پروتئین و انرژی کاهش یافته است. در نهایت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل نشان داد، جیره حاوی 35درصد پروتئین، انرژی 1/21 مگاژول انرژی خام در هر کیلوگرم جیره، 22-20 درصد چربی با نسبت P/E برابر 20-19 میلیگرم پروتئین در کیلوژول انرژی از یک منبع با کیفیت خوب نیاز پروتئین و انرژی فیلماهیان تا وزن متوسط 9/146 ± 9/4217 گرم را تامین مینماید.
فاز سوم: به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف پروتئین و نسبت بهینه کربوهیدرات به چربی (CHO/EE)، آزمایش رشدی در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی متعادل به روش فاکتوریل در شرایط یکسان پرورشی (اکسیژن محلول، نور، شدت جریان آب و ...) در 5 کلاسه وزنی بر رشد و ترکیب شیمیایی لاشه بچه فیلماهیان پرورشی (Huso huso) از مرحله انگشتقد تا مرحله عرضه به بازار به انجام رسید.
1) تعداد 920 عدد بچه فیلماهی با وزن متوسط 11/0±01/3 گرم با 16 جیره غذایی حاوی چهار سطح پروتئین (35، 40، 45 و50 درصد) هر یک با چهار نسبت کربوهیدرات به چربی (7/1، 4/1، 1/1 و 8/0) با درصدهای کربوهیدرات (29-13 درصد) و چربی (22-13 درصد) مورد بررسی قرار گرفتند. بچه ماهیان چهار بار در روز تا حد سیری، بمدت 100 روز تغذیه شدند. نتایج آزمایش نشان داد در هر سطح پروتئین به استثنای تیمار 1/1 با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی (افزایش چربی و کاهش کربوهیدرات) شاخص رشد ویژه (SGR) و میزان خوراک مصرف شده (DFC) روند نزولی و میزان ضریب تبدیل غذا FCR)) و بهرهبرداری از پروتئین خالص (NPU%) از روند صعودی برخوردار بودند (05/0 P≤). افزایش پروتئین تنها بر شاخصهای نسبت بازده پروتئین (PER) تأثیرگذار بود (05/0 P≤). در تمام سطوح پروتئین، بچه ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی سطوح متعادل کربوهیدرات و چربی (نسبت کربوهیدرات به چربی 1/1) از روند رشد مناسبتری نسبت به بچه ماهیان تغذیه شده از جیرههای بیشینه و کمینه کربوهیدرات و چربی (نسبت کربوهیدرات به چربی 7/1 و 8/0) برخوردار بودند. بررسی آنالیز شیمیایی لاشه ماهیان حاکی از آن است که رطوبت لاشه با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی از 7/1 به سطوح پایینتر (افزایش چربی و کاهش کربوهیدرات) به طور معنیداری کاهش یافت (05/0 P≤). کمترین میزان پروتئین در لاشه ماهیان تغذیه شده از تیمار محتوی پایینترین نسبت کربوهیدرات به چربی مشاهده گردید (05/0 P≤). چربی لاشه با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی، به استثنای تیمار 1/1 به طور معنیداری روند افزایشی را نشان داد. بررسی نتایج شاخصهای رشد نشان داد، تیمار غذایی حاوی 40درصد پروتئین، 21-20 درصد کربوهیدرات، 20-18 درصد چربی با نسبت کربوهیدرات به چربی 1/1 جهت دستیابی به حداکثر رشد از نظر فیزیولوژیک و اقتصادی برای بچه فیلماهیان تا وزن 150-5 گرم ترجیح داده میشود.
2) تعداد 460 عدد بچه فیلماهی (وزن متوسط 1/4±7/170 گرم) با شانزده جیره غذایی (مشابه فاز اول) مورد بررسی قرار گرفتند. بچه ماهیان چهار بار در روز تا حد سیری بمدت 97 روز تغذیه شدند. مشخص گردید در سطوح یکسان پروتئین، کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی از 7/1 به 1/1 اختلاف معنیداری در شاخصهای FCR ،SGR FE ، DFC وNPU% ملاحظه نشد و از مقادیرعددی تقریباً یکسانی برخوردار بودند (05/0 P≥). در صورتیکه با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی از 1/1 به 8/0 (جیره محتوی چربی بیشینه و کربوهیدرات کمینه) شاخصهای SGR ، FE و DFC روند نزولی و شاخصهای FCR و NPU% بطور معنیداری روند صعودی را نشان دادند (05/0 P≤). با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی از 7/1 به نسبتهای پایینتر، رطوبت لاشه کاهش و پروتئین لاشه به استثنای تیمار 1/1 افزایش یافت. چربی و خاکستر لاشه با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی از روند منظم افزایشی یا کاهشی پیروی نکردند. افزایش پروتئین در جیره از 35 به 40درصد موجب گردید، رطوبت و پروتئین لاشه افزایش یابد در صورتیکه چربی لاشه روند نزولی را نشان داد. نتایج مطالعات نشان داد هر چند کاهش یا افزایش نسبتهای کربوهیدرات به چربی از 7/1 به 1/1 تاثیری بر روند رشد بچه فیلماهیان اوزان 650-170گرم نداشته است، ولی به نظر میرسد جیره 9 حاوی (35درصد پروتئین،23-22 درصد کربوهیدرات ،21-19 درصد چربی با نسبت کربوهیدرات به چربی 1/1 از روند رشد، شاخصرشد ویژه و ضریب تبدیل غذای مطلوبتری نسبت به تیمارهای مورد بررسی برخوردار بودند.
3) تعداد 460 عدد فیلماهی با وزن متوسط 7/30±5/633 گرم با شانزده جیره غذایی (مشابه سایر فازها) بمدت 132 روز بصورت چهار بار در روز تا حد سیری مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان میدهد که نسبتهای مختلف کربوهیدرات به چربی بجز میزان بهرهبرداری از پروتئین خالص بر هیچیک از شاخصهای رشد، مصرف غذا و شاخص هپاتوسوماتیک مؤثر نبود (05/0 P≥). همچنین افزایش پروتئین به استثنای میزان خوراک مصرفی و شاخص بازده پروتئین تأثیر معنیداری در شاخصهای رشد، کارایی غذا و شاخص هپاتوسوماتیک ملاحظه نشد (05/0 P≥). مشخص گردید پروتئین و رطوبت لاشه با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی، از روند کاهشی یا افزایشی منظمی برخوردار نبودند (05/0 P≤). در صورتیکه با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی در جیره از 7/1 به 1/1 مقادیر چربی لاشه از روند نزولی برخوردار بود (05/0 P≤). همچنین همبستگی منفی شدیدی بین پروتئین و رطوبت با چربی لاشه در سطوح مختلف پروتئین جیره مشاهده گردید. به دلیل پایین بودن دمای آب (متوسط 10 درجه سانتیگراد)، رغبت ماهیان نسبت به جیرههای غذایی بشدت کاسته شده بود، ولی با توجه به روند رشد ماهیان به نظر میرسد، جیره 9 حاوی (35درصد پروتئین، 22 تا 23درصد کربوهیدرات ، 20-19 درصد چربی با نسبت کربوهیدرات به چربی 1/1 برای فیلماهیان تا وزن متوسط 4/25±5/950 گرم نسبت به سایر تیمارها ترجیح داده میشود.
4) تعداد 460 عدد فیلماهی به وزن متوسط اولیه 6/32 ± 9/891 گرم بطور تصادفی با شانزده جیره غذایی (مشابه سایر فازها) بمدت 108 روز در شرایط یکسان پرورشی مورد تغذیه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادههای آماری نشان داد در سطوح یکسان پروتئین با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی از 7/1 به 1/1 تاثیری در مقادیر شاخص رشد ویژه در تیمارهای مختلف بوجود حادث نشده بود (05/0 P≥). همچنین وزن نهایی، نسبت بازده پروتئین، شاخص رشد ویژه، کارایی و ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تغذیه شده با تیمار 8/0 در مقایسه با تیمار 7/1 در وضعیت نامناسبتری قرار داشت (05/0 P≤).
از سوی دیگر، با افزایش پروتئین جیره، متوسط وزن نهایی و شاخص رشد ویژه به طور معنیداری از روند نزولی برخوردار بودند (05/0 P≤). نتایج ثابت نمود بجز تیمار 1/1 که بالاترین میزان رطوبت لاشه را نشان داد، کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی (افزایش چربی و کاهش کربوهیدرات) بر رطوبت لاشه فیلماهیان مورد آزمایش، تأثیری نداشت (05/0 P≤). بالاترین میزان پروتئین لاشه در ماهیانی مشاهده شد که از تیمارهای 8/0 و 4/1 تغذیه کرده بودند که با سایر تیمارها، دارای اختلاف معنیدار آماری بودند (05/0 P≤). کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی از 1/1 به 8/0 تأثیرات چشمگیر و قابل توجهی در ترکیب لاشه ایجاد نموده است، بطوریکه پروتئین بطور معنیداری افزایش و رطوبت به طور معنیداری کاهش یافت. همچنین بالاترین میزان چربی لاشه در نسبت کربوهیدرات به چربی 8/0 مشاهده شد (05/0 P≤). همچنین به استثنای پروتئین40درصد در جیره غذایی، افزایش پروتئین تاثیری بر مقادیر عددی رطوبت، پروتئین و چربی لاشه نداشت (05/0 P≥). بر این اساس فیلماهیان (ماهیان اوزان1900-800 گرم) تغذیه شده با جیرههای غذایی حاوی 35درصد پروتئین، 22 تا 23درصد کربوهیدرات، 21-18 درصد چربی با نسبت کربوهیدرات به چربی 4/1 بالاترین وزن نهایی، مناسبترین شاخص رشد ویژه، بهترین ضریب تبدیل و کارایی غذا را در بین سایر تیمارهای غذایی نشان دادند.
5) تعداد 322 عدد فیلماهی با وزن متوسط اولیه 7/16 ± 4/1949 بطور تصادفی با شانزده جیره غذایی (مشابه فازهای قبلی) بمدت 112روز مورد بررسی قرار گرفتند. ملاحظه گردید در سطوح یکسان پروتئین بجز تیمار 1/1 با افزایش چربی و کاهش کربوهیدرات در جیره، مقادیر وزن نهایی، SGR و PER کاهش یافت، به نحویکه پایینترین مقادیر شاخصهای مذکور در نسبت کربوهیدرات به چربی 8/0 (بیشینه چربی و کمینه کربوهیدرات) مشاهده شد که بجز تیمار 4/1 با سایر تیمارها اختلاف معنیدار آماری را نشان داد (05/0 P≤). نامطلوبترین ضریب تبدیل غذا در ماهیان تغذیه شده با تیمارهای 4/1 و 8/0 مشاهده گردید (05/0 P≤). به استثنای تیمار1/1، نسبتهای مختلف کربوهیدرات به چربی تأثیری در شاخصهای مذکور فوق نداشتند (05/0 P≤). در هر نسبت کربوهیدرات به چربی، افزایش پروتئین در جیره غذایی بجز بهرهبرداری از پروتئین خالص تأثیری در شاخصهای رشد و شاخص هپاتوسوماتیک در سطح اعتماد 95درصد نداشت (05/0 P≥). بطوریکه روندرشد، کارایی تغذیه و شاخص هپاتوسوماتیک در سطح پروتئین 35درصد در مقایسه با سطوح بالاتر از روند مطلوبتری برخوردار بود. میتوان اذعان نمود تغذیه فیلماهی در این اوزان با سطوح بالاتر پروتئین موجب اتلاف هزینه میگردد. با کاهش نسبت کربوهیدرات به چربی در جیره از 7/1 به 4/1 پروتئین لاشه افزایش و چربی روند نزولی را نشان داد (05/0 P≤). همچنین نتایج به دست آمده از ترکیب بدن در دو نسبت کربوهیدرات به چربی 7/1 و1/1 نشان داد، چربی بدن در نسبت کربوهیدرات به چربی 1/1 به نحو چشمگیری کاهش مییابد، از سوی دیگر، مقایسه سطوح ماکزیمم و مینیمم دو نسبت کربوهیدرات به چربی (7/1 و8/0) جیره ثابت نمود با کاهش کربوهیدرات و افزایش چربی به حد مینیمم و ماکزیمم (نسبت کربوهیدرات به چربی 8/0) پروتئین و چربی لاشه افزایش مییابد (05/0P≤). بیشترین میزان رطوبت و پروتئین در لاشه ماهیان تغذیه شده محتوی 40درصد پروتئین ملاحظه گردید که با سایر تیمارها، دارای اختلاف معنیدار آماری بود (05/0P≤). با توجه به تجزیه و تحلیل آماری، جیره 9 حاوی (35درصد پروتئین، 23-22 درصد کربوهیدرات،21-20 درصد چربی با نسبت کربوهیدرات به چربی 1/1 از یک منبع با کیفیت خوب جهت دستیابی به حداکثر رشد از نظر فیزیولوژیک و اقتصادی برای فیلماهیان جوان پرورشی تا وزن متوسط 3000 گرم ترجیح داده میشود.
کلمات کلیدی: فیلماهی، نسبت پروتئین به انرژی، نسبت کربوهیدرات به چربی، ترکیب شیمیایی لاشه، شاخص رشد ویژه