شنبه 26 مهر 1393

بررسی جامع اکولوژیک امکان کنترل جمعیت شانه دار مهاجم در دریای خزر (فعالیت 2: بررسی تغذیه شانه دار Mnemiopsis leidyi مهاجم در دریای خزر)

Mnemiopsis leidyi یکی از گونه های شانه دار ژله ای است و متعلق به شاخهCtenophora راسته Lobata می باشد .این آبزی دریایی، شناگری آزاد دارای بدن ژله ای شفاف شبیه به گردو است که از طریق آب توازن کشتی از دریای سیاه به دریای خزر در اواخر دهه 1990 انتقال یافت. این گونه رقیب غذائی ماهیان زئوپلانکتون خوار محسوب میشود. شانه دار در دریای سیاه منجر به کاهش شدید جمعیت ماهیان پلاژپک و زئوپلانکتون گردید.
وضعیت اجرا شده | طرحها و پروژه های سالهای 1398 و قبل | بازدید: 3420 مرتبه | 0 نظر

بررسی جامع اکولوژیک امکان کنترل جمعیت شانه­دار مهاجم در دریای خزر (فعالیت 2: بررسی تغذیه شانه دار Mnemiopsis leidyi مهاجم در دریای خزر)

مجری : سیامک باقری

شماره ثبت

1197/85

وزارت‌ جهاد کشاورزی‌

سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی

مؤسسه تحقیقات شیلات ایران ـ پژوهشکده آبزی­پروری (آبهای داخلی)

چکیده

Mnemiopsis leidyi یکی از گونه های شانه دار ژله ای است و متعلق به شاخهCtenophora راسته Lobata
می باشد .این آبزی دریایی، شناگری آزاد دارای بدن ژله ای شفاف شبیه به گردو است که از طریق آب توازن کشتی از دریای سیاه به دریای خزر در اواخر دهه 1990 انتقال یافت. این گونه رقیب غذائی ماهیان زئوپلانکتون خوار محسوب میشود. شانه دار در دریای سیاه منجر به کاهش شدید جمعیت ماهیان پلاژپک و زئوپلانکتون گردید.

در این بررسی، نمونه‌برداری‌ M.leidyi،زئوپلانکتون و فیتوپلانکتون از پائیز 82 تا زمستان 83 بصورت فصلی در 11 ایستگاه واقع در چهار خط‌ مطالعاتی‌ انزلی، خزرآباد، ترکمن‌ و خلیج گرگان ‌ در اعماق‌ 5 ،10، 20 و 50 متر توسط تور مخصوص net

METU و با چشمه 500 میکرون انجام گردید، صید کیلکا ماهیان نیز با استفاده از شناور مجهز به تور قیفی صورت گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد، زی توده M.leidyi در فصول متفاوت دارای نوسان شدید بوده، بطوریکه بیشترین میزان زیتوده در تابستان با میانگین 2/156± 4/524 گرم در متر مربع در منطقه ترکمن و کمترین در زمستان با میانگین81/1 ± 5/5 گرم در متر مربع در منطقه بندرانزلی مشاهده گردید. بررسی محتوی معده Mnemiopsis نشان داد، بیشترین فراوانی غذائی را زئوپلانکتونAcartia (مراحل مختلف) از راسته کوپه پودا (66 درصد) و لارو دوکفه ای Lamellibranchia (13 درصد) داشتند، سایر زئوپلانکتونها نظیرTintinnopsis ، Balanus، Rotatoria و Podon polyphemoides با درصد کمتری در دستگاه گوارش شانه دار مشاهده گردیدند. بیشترین فراوانی زئوپلانکتون در زمستان با میزان میانگین 2148 ± 29368 عدد در متر مکعب در منطقه انزلی و کمترین در تابستان با میزان میانگین 4014 ± 4170 عدد در متر مکعب در ترکمن مشاهده گردید. از زئوپلانکتونها تنها جنس Acartia از راسته Copepoda در حوضه جنوبی دریای خزر غالب بوده است. حداکثر و حداقل شاخه های فیتوپلانکتونی راChrysophyta با میزان میانگین فراوانی140±150 میلیون عدد در متر مکعب وEuglenophyta با میزان 221 ±260 هزار عدد در متر مکعب بخود اختصاص دادند. بررسی فراوانی زوپلانکتون خورده شده توسط کیلکا نشان داد،Acartia با فراوانی بیش از 80 درصد در فصول مختلف بیشترین حضور را در محتوی معده کیلکا داشته است. بررسی شدت تغذیه در کیلکا ماهیان بیانگر نامناسب بودن تغذیه آنهاست و بیشترین شدت تغذیه با میزان 67/314±95/220 مشاهده گردید. این بررسی نشان داد، غذای اصلی Mnemiopsis و کیلکا ماهیان Copepoda بوده است. احتمالا تغذیه شانه دار یکی از عوامل مهم در کاهش جمعیت زئوپلانکتون، ذخایر کیلکا و افزایش فراوانی فیتوپلانکتون باشد.

لغات کلیدی: شانه دار، کیلکا ،زئوپلانکتون، فیتوپلانکتون، Mnemiopsis ، تغذیه ، دریای خزر

گزارش پروژه
مشخصات پیمانکار
مشخصات همکاران
اهداف طرح
زمانبندی طرح
روش تحقیق و اجرا
اطلاعات جغرافیایی
هزینه های اجرای پروژه
نتایج