اهمیت، ضرورت، اهداف و روش تحقیق:
در یک اکوسیستم آبی همه اجزا آن با هم در ارتباط هستند. معمولا تولید کنندگان اولیه با استفاده از مواد موجود در آب و عمل فتوسنتز نقش اصلی را در تولید دارند. در زنجیره بعدی زئوپلانکتون قرار دارد که از فیتوپلانکتون تغذیه کرده و خود مورد تغذیه سایر آبزیان بخصوص پلاژیک، در دریای خزر ماهیان مثل کیلکا ماهیان، قرار می گیرند. کیلکا ماهیان نیز مورد تغذیه سایر موجودات مثل ماهیان خاویاری و فوک دریای خزر قرار می گیرند.
در دهه اخیر شانه دار مهاجم در دریای خزر ( Mnemiopsis leidyi) کل اکوسیستم را دگرگون کرده است. البته قبلا در طی سال های s1980 میلادی ورود شانه دار M. leidyi به دریای سیاه گزارش شده بود که کل اکوسیستم آنرا تحت تأثیر قرار داد (Vinogradov et al., 1989و Kideys, 1994). این جانور دارای اثرات منفی بر روی بسیاری از ماهیان عمده دریای سیاه نظیر ماهی آنچوی Engraulis encrasicolus بوده که این تأثیر از طریق رقابت بر روی زئوپلانکتونهای خورا کی و تغذیه از تخم و لارو ماهی آنچوی در دریای سیاه صورت گرفت. احتمال ورود این شانه دار به اکوسیستم های حساس اطراف از جمله دریای خزر نیز پیش بینی شده بود (Dumont 1995 ،GESAMP 1997). همانطوریکه انتظار میرفت ، وجود این شانه دار از نوامبر 1999 توسط Ivanov et al., 2000 در دریای خزر گزارش گردید.
هدف از این تحقیق: 1 – طبقه بندی اثرات گونه های مهاجم بر روی عملکرد اکوسیستم دریای خزر، 2 – تعیین سطح آلودگی ناشی از تهاجم بیولوژیک در دریای خزر، 3 – تعیین تغییرات مکانی و زمانی.
با استفاده داده های صید و ذخایر گونه های مهم شیلاتی در سواحل ایران و با استفاده از مدل پیشنهاد شده توسط Olenin et al., 2007 عملکرد اکوسیستم طی سالهای 1375 الی 1390 ارزیابی شد.
نتایج:
طی دهه های اخیر بدلیل تغییر سطح آب دریای خزر، ورود آلایندهای زیست محیطی و گونه های مهاجم ساختار اکوسیستم دریای خزر بشدت تغییر کرده است. در این مطالعه اثرات شانه دار مهاجم دریای خزر بر روی عملکرد اکوسیستم در سواحل ایرانی دریای خزر با استفاده داده های صید و ذخایر گونه های مهم شیلاتی سه دوره اول (1379-1375-دوره مرجع)، دوم (1385-1380) و سوم (1390-1386)، بترتیب بعنوان سه دوره قبل از گسترش کامل شانه دار، دوره توسعه و سازگاری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد میزان کل صید ایران از حدود 75000 تن در سال 1375 به حدود 115000 تن در سال 1378 افزایش، ولی بعد از گزارش حضور انبوه شانه دار مهاجم در دریای خزر (سال 1999) بشدت کاهش و به حدود 32000 تن در سال 1382 رسید. عامل اصلی افزایش و سپس کاهش در ترکیب صید در دوره های مختلف، کیلکا ماهیان بودند. میزان صید ماهیان استخوانی روندی افزایشی کندی داشته و ماهی سفید و کفال ماهیان عامل اصلی این تغییرات بودند. میزان صید ماهیان خاویاری نیز در هر سه دوره روند کاهشی داشت. بررسی ذخایر پنج گونه اصلی اقتصادی دریای خزر شامل: سه گونه کیلکای آنچوی، کیلکای چشم درشت و کیلکای معمولی و دو گونه ماهی سفید و کفال طلائی بیانگر تخریب کامل ذخایر دو گونه کیلکای آنچوی و چشم درشت (بخصوص در دوره سوم)، افزایش ذخایر کیلکای معمولی و افزایش و سپس کاهش در ذخایر دو گونه ماهی سفید و کفال طلائی بود. در این مطالعه ارزیابی اثرات شانه دار مهاجم بر عملکرد اکوسیستم با استفاده از داده های فوق بیانگر دگرگونی و تغییرات گسترده ای در عملکرد اکوسیستم بود. عملکرد اکوسیستم هم بر اساس میزان صید و هم بر اساس میزان ذخیره از طبقه بدون اثر (E0) در دوره اول به طبقات اثرات ضعیف و متوسط (E1, E2) تغییر یافت. حذف عملکرد دو گونه کلیدی (کیلکای آنچوی و چشم) سبب کاهش شدید در ذخایر آبزیان طبقات بالاتر یعنی ماهیان خاویاری و فک دریای خزر شد. و در دوره های اول و دوم بدلیل احیاء شرایط مطلوب برای گسترش بیشتر ذخایر ماهیان کفزی خوار، ذخایر دو گونه سفید و کفال طلائی افزایش یافت. ولی انتهای دوره سوم ذخایر آنها کاهش و به یک حالت تعادل نسبی رسیدند.
دستورالعمل فنی و توصیه ترویجی:
با توجه به نتایج بدست آمده، عملگرهای اصلی اکوسیستم دریای خزر (دو گونه اصلی از کیلکا ماهیان) حذف شدند. بنابراین توجه خاص برای احیاء ذخایر آنها و برگشت اکوسیستم به حالت قبل از اغتشاش ضروری است. همچنین توجه خاص در خصوص کنترل و مدیریت گونه های مهاجم و غیر بومی ضروری است تا احتمال وقوع حوادث مشابه به حداقل برسد. برای برگشت اکوسیستم همکاری همه کشورها حاشیه دریای خزر الزامی است.
ویژگی مناطق کاربرد توصیه ترویجی:
-