چکیده
دادههای اقتصادی ـ اجتماعی صید ماهیان استخوانی شرکتهای تعاونی صیادی پره استانهای مازندران و گیلان در سال بهرهبرداری 03ـ1402 از طریق پرسشنامهای که در برگیرنده متغیرهای متفاوت و مرتبط با فعالیت صیادی بود، به منظور ارزیابی اقتصادی ـ اجتماعی فعالیت صیادی گردآوری شد. دادههای گردآوری شده شامل اشتغال و فرصتهای شغلی، فعالیت و تلاش صیادی، مقدار صید و درآمد، ساختار هزینهها و سرمایهگذاریها، ساختار اجتماعی و تامین معیشت جامعه صیادی از طریق فعالیت صیادی و صید ماهیان استخوانی بود. شرکتهای تعاونی صیادی پره در این دو استان به 5 منطقه صیادی دستهبندی شدند و پرسشنامهها با مراجعه حضوری در جایگاه این تعاونیها پُر گردید. در سال بهرهبرداری مذکور از 105 شرکت تعاونی پره دارای مجوز صید، 97 شرکت فعال بودند و گردآوری دادههای موردنیاز در 54 شرکت تعاونی پره نمونه انجام شد. فعالیت صیادی 105 شرکت تعاونی صیادی پره 6616 موقعیت شغلی را فراهم کرد که 7562 نفر در این موقعیتها اشتغال داشتند. سرانه فرصتهای شغلی و تعداد افراد شاغل بهترتیب 63 و 72 نفر محاسبه شد و میانگین ساعات کاری سالانه هر پرسنل شاغل در تعاونیهای پره 6/2230 ساعت بود. این تعاونیهای پره 14964 روز دریاروی داشتند و با تلاش صیادی 45174 بار پرهکشی و مصرف 8/5 میلیون لیتر سوخت، حدود 6/8332 تن از ماهیان استخوانی را صید کردند. راندمان مصرف سوخت 59/0 محاسبه شد و برای تولید 1 تن ماهی 590 کیلوگرم سوخت مصرف شد. شرکتهای تعاونی صیادی پره 3/35 میلیارد تومان برای هزینههای ثابت و 8/556 میلیارد تومان برای هزینههای متغیر پرداخت کردند که هزینههای تجاری و عملیاتی بهترتیب با 3/215 و 2/160 میلیارد تومان (40 و 30 درصد) بیشترین مقدار را در هزینههای متغیر داشتند. ارزش مالی تعاونیهای پره بیش از 7/8184 میلیارد تومان و سرانه ارزش مالی 4/84 میلیارد تومان به ازاء هر شرکت تعاونی پره محاسبه شد. درآمد حاصل از فروش ماهیان استخوانی 7/3039 میلیارد تومان، درآمد ناخالص 5/2406 میلیارد تومان و ارزش افزوده ناخالص 3/2449 میلیارد تومان و سرانه آنها بهترتیب 9/28، 9/22 و 3/23 میلیارد تومان به ازاء هر تعاونی پره محاسبه شد. شاخصهای هزینه فرصت و هزینه استهلاک بهترتیب 5/1812 و 6/22 میلیارد تومان بود. سود اقتصادی 4/541 میلیارد تومان و سرانه آن 2/5 میلیارد تومان به ازاء هر شرکت تعاونی پره محاسبه شد و هر واحد سرمایه محسوس حدود 3 برابر ارزش اقتصادی، بهرهوری سرمایه داشت که عملکرد اقتصادی مطلوب و بسیار خوب سرمایهگذاریهای ملموس در بخش صیادی را نشان داد. نقطه سر به سر درآمد نیز 7/2326 میلیارد تومان محاسبه شد که حدود 77 درصد از درآمد واقعی را پوشش داد و بیانگر سوددهی مناسب و تاحدی مطلوب فعالیت صیادی تعاونیهای پره بود. میانگین سنی صیادان تعاونیهای پره 6/50 سال بود و حدود 90 درصد از جامعه صیادی باسواد بودند. تعداد خانوار و سرانه آن بهترتیب 29927 نفر و 285 نفر به ازاء هر شرکت تعاونی صیادی پره محاسبه شد و وابستگی معیشت آنها به فعالیت صیادی 64 درصد بود. براساس شاخصهای اقتصادی مورد بررسی در این تحقیق در بین مناطق 5 گانه صیادی، منطقه 2 (فرحآباد تا رویان در استان مازندران) به عنوان موفقترین منطقه صیادی تعیین شد که از نظر سود اقتصادی، بهرهوری سرمایه و نیروی کار و پایداری فعالیت در وضعیت بهینه قرار داشت. پس از آن، منطقه ۵ (بندرانزلی تا آستارا در استان گیلان) با عملکردی بسیار نزدیک و منطقه ۴ (چابکسر تا بندرانزلی در استان گیلان) با وضعیت قابل قبول و منطقه ۱ (میانکاله و گهرباران در استان مازندران) با عملکرد متوسط طبقهبندی شدند. در مقابل، منطقه ۳ (رویان تا رامسر در استان مازندران) تنها منطقه زیانده بود که ادامه فعالیت صیادی در آن، در شرایط فعلی اقتصادی، فاقد توجیه و نیازمند بازنگری اساسی در ساختار اقتصادی و مدیریتی است. این بررسی به تفکیک استانها نشان داد که استان گیلان از نظر سودآوری نهایی و پایداری مالی عملکرد مطلوبتری داشت در حالیکه استان مازندران در بهرهوری سرمایه و نیروی انسانی، سطح بالاتری از کارآمدی را نشان داد. بنابراین، تعاونیهای پره در استان گیلان از منظر اقتصادی سوددهتر و تعاونیهای پره در استان مازندران از منظر ساختار بهرهوری و کیفیت اشتغال قویتر عمل کردند. ادامه فعالیت در هر دو استان از منظر کلان اقتصادی قابل توصیه است، اما باید ساختار هزینهای مازندران و ساختار سرمایهای گیلان بهبود یابند تا تعادل پایدارتری ایجاد شود. در جمعبندی نهایی فعالیت صیادی تعاونیهای پره در آبهای ایرانی دریای خزر و سواحل استانهای مازندران و گیلان در مجموع سودده، بهرهور و از منظر اقتصادی توجیهپذیر ارزیابی شدند و شاخصهای بازدهی سرمایه و نیروی کار مثبت بودند و هزینهها تحت کنترل قرار داشته و درآمدها از سطح سربهسر فراتر بودند. با این حال، وابستگی قابل توجه به یارانههای پنهان (یارانه سوخت و معافیت مالیاتی)، نابرابری درآمد در مناطق و زیاندهی در منطقه ۳ از جمله چالشهایی هستند که در صورت عدم اصلاح میتوانند سودآوری پایدار را تهدید کنند.