چکیده
تاس ماهی ایرانی بومی دریای خزر بوده و ذخایر این گونه همانند سایر گونه های ماهیان خاویاری بشدت کاهش یافته است. با توجه به اهمیت حفظ ذخایر این گونه، کیفیت گوشت و خاویار تاس ماهی ایرانی و اهمیت تنوع بخشی به گونه های ماهیان خاویاری پرورشی در مزارع، تحقیق پیرامون این گونه ارزشمند از اهمیت زیادی برخوردار است. تحقیق با 7 تیمار و 3 تکرار در تیمار در بخش آبزی پروری انستیتو تحقیقات بین المللی ماهیان خاویاری انجام شد. بدین منظور تعداد 1050 عدد لارو تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus Borodin, 1897) با میانگین وزن اولیه 002/0±076/0 گرم، به طور تصادفی در 21 مخزن گرد پلاستیکی با حجم کل 50 لیتر و 20 لیتر آبگیری (100 عدد لارو در هر مخزو، 5 عدد در لیتر)، در یک سیستم آب جریاندار (5/0 لیتر در دقیقه در هر مخزن) از وزن اولیه 2± 076/0 گرم به مدت 30 روز، 12 بار در شبانه روز با رژیم های مختلف غذایی شامل: تیمار1- ناپلی آرتمیا + لارو شیرونومید + غذای فرموله شده (از روز 1 پرورش)، تیمار2- ناپلی آرتمیا + لارو شیرونومید + غذای فرموله شده (از روز 9 پرورش)، تیمار 3- ناپلی آرتمیا + بیومس آرتمیا+ غذای فرموله (از روز 1 پرورش)، تیمار 4- ناپلی آرتمیا + بیومس آرتمیا + غذای فرموله شده (از روز 9 پرورش) ، تیمار 5- ناپلی آرتمیا + بیومس آرتمیا + لاروشیرونومید + غذای فرموله شده (از روز 1پرورش)، تیمار 6- ناپلی آرتمیا + بیومس آرتمیا + لاروشیرونومید + غذای فرموله شده (از روز 9 پرورش) و تیمار 7- تغذیه فقط با غذای فرموله شده از ابتدا تا انتهای دوره، پرورش داده شدند. نتایج حاصله نشان داد که تغییر رژیم غذایی می تواند بر شاخص های رشد، درصد بازماندگی، ترکیب لاشه لاروها (پروتئین خام، چربی خام، خاکستر و ماده خشک) و فعالیت آنزیم های گوارشی (تریپسین، پپسین، لیپاز و آلفا-آمیلاز) تاثیر بگذارد. بیشترین و کمترین درصد بازماندگی بترتیب در تیمارهای 2 و 7 بود (p<0.05). تیمار 4 بیشترین میزان افزایش وزن را بدون اختلاف معنی دار آماری با تیمارهای 2، 5 و 6 داشت. این موضوع نشانگر نقش استفاده ترکیبی از غذاهی طبیعی و ارجحیت شروع تغذیه لاروها از روز 9 پرورش بود. کمترین افزایش وزن بدن و ضریب رشد ویژه در تیمار 7 ثبت شد (p<0.05). تغییر رژیم های غذایی موجب تغییر ترکیب اسیدهای چرب لاشه لاروهای تاس ماهی ایرانی شد. در پایان دوره تحقیق، فعالیت آنزیم های لیپاز و آلفا- آمیلاز در تیمار 2 بصورت معنی داری بیش از سایر تیمارها بود (05/0< p). فعالیت آنزیم پپسین در اغلب تیمارها، بصورت معنی داری بیش از تیمار 7 بود (p<0.05). فعالیت آنزیم های تریپسین در تیمار 4 بشکل معنی داری بیش از سایر تیمارها اندازه گیری شد (05/0< p). بیشترین و کمترین درصد بازماندگی به ترتیب در تیمارهای 2 و 7 اندازه گیری شد (05/0< p). این موضوع نشانگر نقش تغذیه لاروها از لارو شیرونومید و ارجحیت شروع تغذیه لاروها از روز 9 پرورش بود. تیمار 4 دارای بیشترین میزان افزایش وزن، بدون اختلاف معنی دار آماری با تیمارهای 2، 5 و 6 بود (p>0.05). کمترین افزایش وزن بدن در تیمار 7 ثبت شد. این موضوع نشانگر نقش استفاده ترکیبی از غذاهی طبیعی و ارجحیت شروع تغذیه لاروها از روز 9 پرورش با غذای فرموله شده لاروی بود. بیشترین و کمترین پروتئین خام لاشه لاروها بترتیب در تیمارهای 2 و 7، بیشترین و کمترین چربی خام لاشه بترتیب در تیمارهای 4 و 6، بیشترین و کمترین میزان خاکستر بترتیب لاشه در تیمارهای 7 و 3 و بیشترین و کمترین ماده خشک لاشه بترتیب در تیمارهای 2 و 4 مشاهده گردید (p<0.05). تغذیه لاروها از تیمار 2، موجب افزایش معنی دار بازماندگی نسبت به سایر تیمارها شد (p<0.05). بیشترین نسبت اسیدهای چرب غیر اشباع به اشباع در تیمارهای 1 و 2 و کمترین نسبت در تیمار 3 ثبت گردید (p<0.05). بیشترین نسبت اسید چرب امگا-3 به امگا-6 نیز در تیمارهای 1 و 2 و کمترین نسبت اسید چرب های امگا-3 به امگا-6 در تیمار 7 ثبت گردید (p<0.05). همچنین تغییر رژیم های غذایی بر میزان اسیدهای آمینه لاشه لارو تاس ماهی ایرانی تاثیر گذاشت. بیشترین نسبت اسیدهای آمینه ضروری به غیر ضروری لاشه لاروها، در تیمارهای 1 و 2 و کمترین مقدار در تیمارهای 6 و 3 اندازه گیری شد (p<0.05). با توجه به اهمیت بازماندگی در پرورش لارو ماهیان، می توان نتیجه گرفت که، وجود لارو شیرونومید تاثیر قابل توجه ای بر بازماندگی لاروها بویژه در تیمار 2 داشت. در مجموع وجود لارو شیرونومید در جیره های غذایی 1 و 2 موجب افزایش اسیدهای چرب غیر اشباع لاشه، نسبت اسید چرب امگا-3 به امگا-6 و نسبت اسیدهای آمینه ضروری به غیر ضروری شد. با این وجود می توان اظهار داشت تغذیه لارو تاس ماهی ایرانی از بیومس آرتمیا نیز می تواند بازماندگی و میزان رشد قابل قبولی را موجب گردد.