چکیده
این تحقیق بمنظور مطالعه عوامل زیستی و غیرزیستی استخرهای پرورش و روابط آنها با یکدیگر و با رشد میگو از خرداد ماه لغایت مهر ماه سال 1402 در سایت میگوی گمیشان واقع در استان گلستان انجام گردید. تعداد 3 مزرعه از لاین 2 ، و از هر مزرعه 3 استخر جهت نمونهبرداری زئوپلانکتون، فیتوپلانکتون و بنتوز، اطلاعات فیزیکی و شیمیایی انتخاب شدند. پس از انجام آزمایشات، دادهها در برنامه آماری اکسل وارد و محاسبات مربوطه، انجام و نمودارها ترسیم گردید. جهت بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون Shapiro- Wilk و جهت همگنی واریانسها از آزمون Leven's test استفاده گردید. جهت مقایسه شاخصهای فیزیک و شیمیایی بین ایستگاهها درزمانهای مختلف با استفاده از آزمون واریانس ANOVA یکطرفه و مقایسه میانگینها با کمک آزمون Multiple Range Test Dancan's و آزمون Dannet استفاده شد. مقایسه فراوانی فیتوپلانکتونها، زئوپلاتکتونها و زئو بنتوزها بین مزارع در هر یک از زمانهای مختلف نمونهبرداری با استفاده از آزمونهای نانپارامتریک Kruskal- wallis و Mann Withney U در سطح معناداری 5%( α=0.05) انجام گردید. جهت بررسی روابط همبستگی میان پارامترهای فیزیکی و شیمیایی و فراوانی گونههای فیتوپلانکتونی، زئوپلانکتونی و زئوبنتوز از ضریب همبستگی Pearson's Correlation Test استفاده شد. شاخصهای تنوع زیستی نیز با استفاده از نرمافزارPast 3 محاسبه شد. کلیه آزمونهای آماری در نرمافزارIBM SPSS 22.0 صورت گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که 5 شاخه از فیتوپلانکتونها شامل Bacillariophyta، Chlorophyta، Pyrrophyta، Euglenophyta و Cyanophyta شناسایی گردید که Bacillariophyta با 28 جنس و 60 گونه بیشترین شاخهی فیتوپلانکتونی مشاهده شده در استخرهای پرورش بود. Chlorophyta با تعداد 22 جنس و 34 گونه در ردهی بعدی و سپس Cyanophyta با 18 جنس و 24 گونه، Pyrrophyta با 9 جنس و 21 گونه، Euglenophyta با4 جنس و 6 گونه در ردههای بعدی قرارگرفتند. بین مزارع در هر یک از زمانهای نمونهبرداری از نظر تعداد جنس و گونهی فیتوپلانکتون ها تفاوتی مشاهده نشد. نتایج بررسی همبستگی فراوانی فیتوپلانکتونها و شاخصهای فیزیکی و شیمیایی نشان داد که Bacillariophyta با شفافیت همبستگی مثبت (517/0=r)، با شوری همبستگی معکوس (567/0-=r) و با TDS همبستگی بالای معکوس(619/0-=r) داشت. Pyrrophyta با دما همبستگی بالای مثبت (835/0=r)، با شوری همبستگی مثبت (585/0=r)، با TDS همبستگی مثبت (526/0=r) و با pH همبستگی بالای معکوس(736/0-=r) داشت. Cyanophyta با دما همبستگی بالای مثبت (864/0=r)، با اکسیژن همبستگی معکوس(537/0-=r)، با شوری همبستگی بالای مثبت (771/0=r)، با TDS همبستگی بالای مثبت (694/0=r) و با pH همبستگی بالای معکوس (888/0-=r) داشت. Chlorophyta با دما همبستگی بالای مثبت (765/0=r)، با شفافیت همبستگی معکوس (449/0-=r) و با pH همبستگی معکوس(512/0-=r) داشت. از زئوپلانکتونها فورامینوفورا، کوپهپودا، ناپلی کوپهپود، انواع نماتد آزاد، لارو پلیکت و لارو جوان کرمStreblospio gynobranchiata، گاماروس و لارو حشره Ephydra sp. و رتیفر مشاهده شد. بیشترین میزان زئوپلانکتون در اوایل مرداد مشاهده گردید درتمام مزارع، کوپهپودها بیشترین میزان زئوپلانکتونهای مشاهدهشده بودند. نتایج بررسی همبستگی فراوانی کل زئوپلانکتونها و شاخصهای فیزیکی و شیمیایی نشان داد که فراوانی کل زئوپلانکتونها با شوری همبستگی خطی معکوس ( 474/0- r=) داشت. میزان شوری با اکسیژن و pH همبستگی معکوس داشت (به ترتیب 438/0- r = و 302/0- r=). کمترین و بیشترین شاخص سمیپسون برای زئوپلانکتونها 2/0±41/0 و 13/0±91/0 متعلق به ابتدا و انتهای دوره بود. کمترین و بیشترین شاخص تنوع شانون برای زئوپلانکتونها 22/0±14/0 و 38/0±1 متعلق به انتها و ابتدای دوره بود. کمترین و بیشترین شاخص یکنواختی Evennessزئوپلانکتونها 12/0±63/0 و 08/0±94/0 بود. کمترین و بیشترین شاخص مارگالف برای زئوپلانکتون ها 14/0±17/0 و 28/0±76/0 متعلق به ابتدا و انتهای دوره بود. از زئوبنتوزها گروههای Nereis، Gammaridae، Chironomidae،Cerastoderma ،Ecorbia ، Theodonus،Dreissena caspia ،Ephedra ، Streblospio gynobranchiata مشاهده گردید. Cerastoderma و Ecorbia نیز در بین زئوبنتوزها بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده بودند. تعداد زئوبنتوزها درطول دوره متغیر بود. در تیرماه فراوانی Efedra در بین مزارع تفاوت معنیدار داشتند. نتایج بررسی همبستگی بین میزان فراوانی بنتوزها و میزان مواد آلی بستر نشان داد که بین این دو رابطه خطی معکوس وجود داشت ( 482/0- r=). کمترین و بیشترین شاخص سمیپسون برای زئوبنتوزها 03/0±47/0 و2/0±68/0، کمترین و بیشترین شاخص شانون برای زئوبنتوزها 5/0±37/0 و 18/0±91/0، کمترین و بیشترین شاخص یکنواختی ایونس برای زئوبنتوزها 17/0±66/0 و 12/0±94/0 ، کمترین و بیشترین شاخص مارگالف برای زئوبنتوزها 0/0±21/0 و19/0±68/0 بود. بیشترین و کمترین میزان میانگین TOM به ترتیب 01/0± 47/8 و 06/0± 65/4 درصد، آمونیاک به ترتیب 04/± 11/0 و 01/0± 02/0 میلیگرم بر لیتر، نیترات به ترتیب 03/0±68/0و 37±07/0 میلیگرم بر لیتر، pH به ترتیب 19/0 ± 73/8 و 07/0 ± 1/8، TDS به ترتیب 45/0± 63/18 و 65/0 ± 45/29، شفافیت به ترتیب 29/7±41 تا160سانتیمتر، شوری به ترتیب 14/0± 8/18 تا 14/0 ± 2/31 گرم بر لیتر،؛ اکسیژن به ترتیب 08/0± 2/6 تا 16/1± 66/8 و دما به ترتیب 2/0 ± 41/22 تا 73/0 ± 81/29 درجه سانتیگراد ثبت گردید. در بین مزارع از جهت میزان مواد آلی کل در تمام زمانهای نمونه برداری تفاوت معنیدار وجود داشت. در بین مزارع از نظر میزان آمونیاک فقط در یک تاریخ تفاوت معنیدار بود. بیشترین و کمترین نرخ رشد ویژه (SGR) ثبت شده به ترتیب 23/0 ± 67/12 متعلق به مزرعه 4 در روز 25 پرورش و کمترین مقدار 02/0 ± 7/3 متعلق به مزرعه 7 در روز 72 پرورش بود. نتایج بررسی همبستگی ضریب رشد ویژه و شاخصهای فیزیکی و شیمیایی نشان داد که بین ضریب رشد ویژه و اکسیژن همبستگی خطی مستقیم ( 886/0 r=)، و با شوری همبستگی خطی معکوس (319/0- r=) داشت. در مجموع نتایج این تحقیق نشان دادکه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب در حد نرمال بوده و درصورت عدم بروز تغییرات جوی استثنایی، دما نیز بسیار مطلوب میباشد. مزارع در صورت تعویض آب مناسب، مشکل اکسیژن و شوری نداشته و از طرفی با توجه به تراکم کم ذخیرهسازی میتوان گفت از نظر آمونیاک و نیترات نیز درمعرض خطر قرار نمیگیرند. فراوانی فیتوپلانکتونها از تنوع کافی برخورد بود. زئوپلانکتونها از نظر تنوع و تراکم بسیار ضعیف بوده و فقط بدلیل شرایط فیزیکی و شیمیایی با ثبات دارای یکنواختی بودند که این موضوع میتواند در میزان تغذیه از غذای زنده و مقدار FCR تاثیر منفی داشته باشد. طبق نتایج با افزایش میزان مواد آلی کل از تراکم و تنوع بنتوزها کاسته شده و همبستگی میان ضریب رشد و فراوانی ماکروبنتوزها وجود نداشت که نشاندهنده عدم تاثیرگذاری این مقدار ماکروبنتوز در رشد میگو بود و این موضوع نشان میدهد که باید توجه بیشتری به تغذیه در اواخر دوره پرورش شود.