چکیده
طبیعت مقاوم فلزات سنگین و اثرات سمی آنها روی موجودات زنده، آنها را بهعنوان یک نگرانی در سرتاسر جهان، تبدیل کرده است. در مطالعه حاضر، ارزیابی جامع توزیع مکانی فلزات سنگین شامل کادمیوم، سرب، نیکل، مس، روی، کروم و هیدروکربنهای نفتی کل، همچنین ارزیابی ریسکهای اکولوژیکشان در رسوبات نواحی مانگرو و مرجانی از 32 ایستگاه واقع در خورهای تیاب، آذینی، جزیره لارک، و جزیره هنگام، قشم، بندرپل و بندر خمیر در خلیجفارس در طی سالهای 1400-1399 انجام شد. نوسانات مکانی چشمگیر در غلظت فلزات سنگین مشاهده شد. بالاترین غلظت فلز کادمیوم 001/0±64/1 g/gµ وزن خشک در ایستگاه "نزدیک روستای طبل- پایین درختان حرا" مشاهده شد. ایستگاه "تیاب- انتهای خور" بالاترین غلظت سرب با میانگین 17/2±87/17 g/gµ وزن خشک را داشت. حداکثر غلظت فلز کروم 41/0±41/18 g/gµ وزن خشک در ایستگاه "مرکز ذخیرگاه- بین درختان حرا" مشاهده شد. بالاترین غلظت روی 74/30±61/94 g/gµ وزن خشک و هیدروکربنهای نفتی کل 93/1±47/4 g/gµ وزن خشک ، در "ایستگاه آذینی 2" وجود داشت و نهایتاً در ایستگاه "نزدیک اسکله خمیر- بستر شنی- نزدیک درختان حرا " بالاترین غلظت مس 28/0±5/40 g/gµ وزن خشک مشاهده شد. غلظت تمامی فلزات مورد مطالعه تابع فاکتورهای محیطی همانند دما، شوری، اکسیژن محلول، نیترات، نیتریت و آمونیوم بود. شاخصهای آلودگی بین مناطق، نشان داد که ایستگاههای واقع در تیاب و ذخیرهگاه مانگرو، دارای شدت بیشتری از آلودگی نسبت به نقاط دیگر بودند و ریسکهای قابلتوجه از آلودگی خصوصاَ از لحاظ فلزات نیکل و کادمیوم را نشان دادند. متوسط درجه آلودگی (CD) (91/10)، درجه تغییر آلودگی (MCD) (81/1)، شاخص بارگذاری آلودگی (PLI) (18/0)، و شاخص ریسک بالقوه اکولوژیک (PERI) (51/218) در این مناطق نشان میدهد که رسوبات این نواحی خصوصاَ در محدوده ذخیرهگاه مانگرو، تیاب، آذینی و بندر خمیر و پل بهطور متوسط تا قابلتوجهی، آلوده به فلزات سنگین خصوصاَ کادمیوم و نیکل میباشند. ایستگاههای واقع در تیاب، بهعنوان آلودهترین منطقه شناسایی شد و تمامی ایستگاههای مورد مطالعه بجز هنگام در معرض ریسک اکولوژیک قابلتوجهی از فلزات سنگین قرار داشتند. با استفاده از شاخص فاکتور آلودگی (CF) و شاخص تجمع زمینی (Igeo)، کادمیوم، بهعنوان پرخطرترین فلز در مناطق مورد مطالعه، در نظر گرفته شد. بر اساس طبقهبندی جهانی کیفیت رسوبات دریایی برای غلظتهای هیدروکربنهای نفتی کل، رسوبات ایستگاههای مورد مطالعه در خلیجفارس در طبقه بندی غیر آلوده تا آلودگی کم قرار گرفتند. همچنین در تمامی مناطق، مقادیر PELq ناشی از هیدروکربنهای نفتی در رسوبات خلیج فارس خیلی کمتر از حد 1/0 و ضریب آلودگی خیلی کمتر از یک بود که به معنای فقدان اثرات بیولوژیکی نامطلوب ناشی از هیدروکربنهای نفتی کل در رسوبات می باشد. استراتژیهای جامع و چشمگیر جهت کنترل و کاهش این آلودگیها، خصوصاَ در منطقه تیاب، نیاز هست در نظر گرفته شود، تا منابع این آلودگیها شناسایی، و مدیریت شوند.