چکیده
پایش اثرات زیست محیطی پرورش ماهی در قفس در جنوب دریای خزر (منطقه نوشهر) در سالهای 97-1396 طی چهار دوره (شروع پرورش، اواسط پرورش، انتهای پرورش و قبل از پرورش) انجام گردید. از اهداف این طرح بررسی پارامترهای فیزیکوشیمیایی، زیستی، بررسی رشد ماهیان، الودگی میکروبی و مواد مغذی آب و رسوبات حاصل از پساب فعالیت پرورش ماهی در قفس بوده است. با توجه دمای میانگین دمای آب در ماه آبان 60/0±90/17 درجه سانتیگراد در این منطقه شروع فصل پرورش کمی زودتر میتوان انجام گردد. البته هر سال با توجه به تغییرات دمایی آب و هوا زمان شروع پرورش ماهی در قفس می تواند جابجا می گردد. در تحقیق حاضر مقادیرکدورت آب در مقایسه با محدوده استاندارد بسیار کمتر بوده در نتیجه می توان گفت پرورش ماهی در قفس اثرات منفی نداشته است. همانگونه که نتایج این تحقیق نشان داد غلظت اکسیژن محلول از محدوده ی استاندارد بیشتر بوده است که بیانگر میزان مناسب اکسیژن محلول در آب می باشد. میانگین و میانه غلظت اکسیژن خواهی بیولوژیکی کمی بیشتر و غلظت اکسیژن خواهی شیمیایی کمتر از حد مجاز بوده است. براساس نتایج این تحقیق در پیرامون قفس دریایی (منطقه نوشهر) محدوده تغییرات pH منطبق با استاندارد بود. غلظت میانگین و میانه مواد مغذی (به غیر از فسفر کل) در هر چهار دوره کمتر از استاندارد و حد مجاز کشورهای مختلف ثبت گردید. مقایسه پارامترهای محیطی نتایج حاضر با سالهای قبل در ایستگاه نزدیک به سایت پرورش ماهی در قفس نشان می دهد که میانگین برخی پارامترهای محیطی نسبت به اکثر سالها بیشتر بوده است و بیانگر تاثیر فعالیت های آبزی پروری بر منطقه می باشد. اما همانگونه که در بالا ذکر گردید اکثر این متغیرها از استاندارد آبزی پروری بیشتر نبوده است. براساس شاخص سطح تروفیک دریای خزر (TRIXcs)، صدکهای 75-25 درصد در وضعیت مزوتروف تا مزو-یوتروف قرار دارد و اینکه در این محدوده شاخص تروفیک فرایند یوتریفیکاسیون با ریسک بالا نیز پیش بینی گردید. در هر صورت با توجه به بسته بودن اکوسیستم دریای خزر و حساسیت آن میتوان اظهار نمود که با افزایش مواد مغذی از طریق پرورش ماهی در قفس پتانسيل و توانايي انتقال به وضعيت یوتروف افزايش مي¬يابد. میزان انتشارفسفر قابل دسترس رسوبات به دما، شوری، اکسیژن محلول، pH و پتانسیل اکسیداسیون و احیاء وابسته است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در خصوص جذب و رهاسازی فسفر جذب سطحی، فسفر متصل به آهن (Fe-P) و فسفر متصل به آلومینیم (Al-P) به ترتیب عامل دما، پتانسیل اکسیداسیون احیاء و pH نقش بارزی را نشان داده اند. انتقال ازت معدنی نسبت به ازت آلی از رسوب به ستون آبی بیشتر صورت می گیرد، زیرا دارای نسبت های بالایی می باشند. با در نظر گرفتن صدک های 75-25 کل کربن آلی (60/2-97/1 درصد) رسوبات منطقه نوشهر با مقایسه با حد آستانه ای مجاز در گروه اثرات متوسط قرار گرفت همچنین میزان کل کربن آلی از حد مجاز استاندارد رسوبات کمتر بوده است. از آنجايي كه درياي خزر به دليل موقعيت استراتژيك خود داراي شرايط خاصي ميباشد، آگاهی از گروه های زیستی شامل فیتوپلانکتون، زئوپلانکتون و شانه دار اهمیت ویژه ای خواهد داشت. زیرا که درياي خزر در دهه های اخیر پديده هاي نوظهوري از جمله ورود گونه های غیر بومی و شکوفا شدن برخی از آنها را تجربه کرده است. در مجموع، در این بررسی تعداد 83 گونه از 5 شاخه فيتوپلانكتون، 10 گونه متعلق به 4 گروه از زئوپلانکتون های دائمی و 4 گونه از مرحله لاروی زئوپلانکتون های موقتی به ثبت رسیده است. همچنین تغییرات میانگین تراکم و زیتوده شانه دار به ترتیب 6/25 -9/1 عدد در متر مکعب و 34/0–12/0گرم بر متر مکعب مشاهده گردید. بطور کلی شانه دار Mnemiopsis leidyi بر تغييرات فراواني و زيتوده زئوپلانکتون اثر مستقيم و بر روی فيتوپلانکتون اثرغير مستقيم داشته است. هر چند ميزان شانه دار مهاجم در سال هاي اخير نسبتاً کاهش داشته است، اما توسعه و گسترش آن کاملاً وابسته به ميزان زئوپلانکتون ها در محيط می باشد. لذا افزايش فيتوپلانكتون همراه با كاهش زي توده زئوپلانكتون در مطالعه اخیر نسبت به سال هاي پيش از هجوم شانه دار سبب كاهش توازن بين دو حلقه اول زنجيره غذايي شد که این تغییرات در این مطالعه نیز مشاهده گردید. در این بررسی تعداد 9619 فرد بزرگ بی مهرگان جداسازی شدند که میانگین تراکم و زیتوده به ترتیب برابر 41/3±8/41 عدد در متر مربع و 011/0±063/0 گرم در متر مربع ثبت گردید. بزرگ بی مهرگان شناسایی شده متعلق به 4 رده،6 راسته، 6 خانواده، 7 جنس و7 گونه بودند. 3 گونه شامل Hypania kowalweskii با 7/21%، Streblospio gynobranchiata با 3/21% و Hediste diversicolor با 4/20% غالب جمعیت بزرگ بی مهرگان کفزی را تشکیل دادند . در مجموع، فراوانی گونه ها در قسمت سایه قفس با 32%، 200 متری قفس با 35% و در فاصله 1000 متری قفس با 33% بود. در کل، در سایه قفس بیشترین تراکم و زی توده به ترتیب 6/29±5/76 عدد در متر مربع و 140/0±354/0 گرم در متر مربع مربوط به گونه Amphibalanus improvises بوده است که این امر می تواند به دلیل ساختار فیزیولوژی این گونه به سبب چسبیدن بر روی بسترهای سخت و سازه های مصنوعی باشد. نتیجه گیری این که بین میزان تراکم بزرگ بی مهرگان کفزی در فاصله های مختلف اختلاف معنی دار یافت نشد (05/0<p). اما این اختلاف از نظر زی توده در بین فواصل وجود داشت (05/0>p) که این امر می تواند به دلیل اندازه بزرگ گونه صدف دوکفه ای Cerastoderma glaucum و گونه کشتی چسب Amphibalanus improvises باشد که داری پوسته صدفی هستند. نتایج بررسی اندازه ذرات نشان داد که در کل دوره پرورش میزان ذرات سیلت و کلی در سایه قفس و در قسمت شمالی نسبت به دوره قبل از پرورش بیشتر از سایر قسمت ها بوده است و از نظر درصد مواد آلی کل، در تمام دوره پرورش دارای نوساناتی بود اما میزان آن بطور میانگین در حد مطلوب بدست آمد. نتایج نشان داد در کل دوره پرورش حداکثر و حداقل میانگین شمارش کل باکتری¬های آب و رسوبات سطحی به ترتیب 18750-3250 و 246875-2500 CFU/mL ثبت گردید. کل باکتری و کلیفرم کل در تمام نمونه های آب و رسوب حضور داشتند. کلیفرم مدفوعی در این نمونه ها فقط در شروع دوره پرورش مشاهده شد که به دلیل آلودگی مدفوعی آب توسط ماهی می باشد. اما آلودگی قفس کمتر از آلودگی فاصله 100 و 1000 متری قفس بوده است که آن هم احتمالا به دلیل وجود جریان آب و انتقال آلودگی به خارج از قفس بوده است. در کل باقیمانده مواد غذایی و همچنین فلور روده ماهی می¬تواند در افزایش بار باکتریایی آب به¬خصوص در نزدیکی قفس¬ها موثر باشد. ولی با توجه به محل قرارگيري قفس که در دریا مي¬باشد جريان مناسب آب در قفس¬ها وجود داشته و سبب کاهش آلودگي ميکروبي در داخل قفس نسبت به ايستگاه¬هاي خارج از قفس شده است. به¬علاوه اين جريان سبب دور شدن مواد زائد )مدفوع ماهي و غذاي مصرف نشده ( که در اثر پرورش ماهي در قفس¬ها به¬وجود آمده است، شده است. نتایج ماهی شناسی نشان داد که از 16 گونه ماهیان مختلف ثبت شده در صید سالانه سازمان شیلات ایران که دارای ارزش اقتصادی می باشند، گونه های بومی شامل ماهی سفید، سیاه کولی، شگ ماهی خزری، کیلکای معمولی و قزل الای رنگین کمان پیرامون قفس های دریایی صید شدند که نشان می دهد 5/31% از ماهیان پیرامون قفس های دریایی به جهت تغذیه حضور داشتند اما حضور برخی گونه ها مثل ماهیان خاویاری خالی بوده است. در مجموع 4 خانواده و 9 گونه شناسایی شدند که از خانواده کپورماهیان (شامل ماهی سفید (Rutilus frisii) و سیاه کولی(Vimba vimba)، خانواده شگ ماهیان (شگ ماهی خزری (Alosa caspia) و کیلکای معمولیClupeonella cultriventris))، خانواده گاوماهیان (گاوماهی شنی (Neogobius fluviatilia)، گاوماهی عمقی زی(Ponticola bathybius)، گاوماهی خزری (Neogobius caspius) و گاوماهی سیرمان (Ponticola syrman) و خانواده آزادماهیان (قزل آلای رنگین کمان(Onchorhynchus mykiss) بودند. بزرگترین ماهی صید شده متعلق به گونه قزل آلای رنگین کمان با میانگین طول و وزن به ترتیب 0/0± 8/27 سانتی متر و 0/0±4/191 گرم و کوچکترین اندازه متعلق به کیلکای معمولی با میانگین (±انحراف معیار) طول و وزن به ترتیب 77/0±1/11 سانتی متر و 81/2±9/10 گرم بوده است. قزل آلای رنگین کمان فرار کرده از قفس های دریایی در ابتدا در اطراف قفس زندگی می کنند، با گذشت زمان بصورت آهسته به سایر بخش های باز دریا پراکنش پیدا کرده و سازگاری آنها افزایش پیدا می کند. با افزایش سن توانایی آنها در مهاجرت افزایش پیدا کرده و از طیف غذایی بیشتری تغذیه می کنند. بدین ترتیب نگرانی هایی برای گونه های انحصاری و بشدت در معرض خطر انقراض دریای خزر نظیر آزاد ماهی دریای خزر (Salmo caspius) ایجاد می کنند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قزل آلای رنگین کمان در سواحل جنوبی دریای خزر بالغ شده و گناد های جنسی آن تا مرحله 4 رسیدگی جنسی رسیدند، از آنجایی که این گونه همانند ماهی آزاد دریای خزر رودکوچ (Anadromous) بوده و احتمال تولید مثل آن در رودخانه ها وجود دارد، لذا برای ماهی آزاد دریای خزر بویژه برای smolt ماهی آزاد دریای خزر در مسیر مهاجرت بدلیل انواع رقابت ها و ...یک تهدید بحساب می آید. در این مطالعه ماهیان قزل آلای رنگین کمان در پنج قفس شناور مدور به قطر 16 متر و ارتفاع تور 1+7 متر با تراکم 30000 قطعه پرورش یافتند. ماهیان در اوزان 180-130 گرم به قفس ها معرفی گردیدند. ضریب تبدیل غذایی کمتر از یک و میزان رشد روزانه حدود 3 تا 4 گرم در مدت 138-103 روز دوره پرورش بدست آمد. وزن نهایی ماهیان در هنگام صید نهایی765-670 گرم و برداشت کل محصول 22-18 تن بین قفس های مختلف با توجه به مدت پرورش متغیر بود. نتایج نشان داد که روند رشد ماهی قزل آلای رنگین کمان در آب لب شور دریای خزر در قفس های شناور نسبت به پرورش آن در مزارع با آب شیرین بسیار مناسب بوده است. البته با برخی تمهیدات ازقبیل اعمال مدیریت صحیح (تغذیه و پرورش) و همچنین تغییر سازه به مدل با قابلیت غوطه وری امکان افزایش تولید و یا کسب رشد بهتر نیز وجود دارد.