چکیده
ميگو از جمله آبزیان مهم صادراتی شیلات کشور بوده، که در چند سال اخیر ذخایر آنها در صیدگاههای استان هرمزگان، به ویژه شرق استان با کاهش همراه بوده است. به منظور بررسی دلایل کاهش ذخایر این آبزی به ارزیابی روابط غذایی گونههای غالب در زیستگاههای میگو(خورهای تیاب، یکشبه، لافت و خمیر)، با استفاده از مدل غذایی اکوپس نسخه(EwE 6.4)، پرداخته شد. بدین منظور، پس از ورود اجزا ورودی مدل(زی توده، P/B و Q/B)، مدل متعادل شده و خروجیهای مدل استخراج گردید. نتایج سطوح تغذیهای، برای همه گروهها در هر چهار مدل غذایی منتج از خورها به گزارشهای ارائه شده در اکوسیستم خلیجفارس و دریای عمان بسیار نزدیک میباشد. بیشینه شاخص راندمان اکوتروفی، در سه خور یکشبه، لافت و خمیر مربوط به فیتوپلانکتون و گروههای دیگری که در رژیم غذایی شکارچیان بالای هرم غذایی قرار دارند مشاهده شد. به علاوه، نتایج حاصل از شاخص همه چیزخواری نشان دادکه خورخمیر در استرسهای حاصل از رخدادهای اکولوژیک درون و برون اکوسیستمی انتظار توانایی، مقاومت و تحمل بیشتری نسبت به سه خور دیگر احتمالا بایستی داشته باشد. در خروجی هر چهار مدل، شاخص همپوشانی شدید غذایی در بین گروههای پلانکتونخوار نتیجهگیری شد، که میتواند آینده زیستی شبکه غذایی را تهدید نماید. بیشینه رقابت غذایی در بین چهار مدل غذایی در بین جوامع پودهخوار در خور لافت نتیجهگیری شد، که میتواند مرتبط با غناء کمپوشش جنگلی حرا در این منطقه باشد. در بررسی شاخص گروههای تاثیرگذار و تاثیرپذیرنده در خور خمیر، نتیجهگیری شد رقابت غذایی شدید در بین گروههای تاثیرگذار در ستون آب وجود نداشته و هر یک از گروهها در انتخاب آشیانه اکولوژیک و قلمرو شکار خود اختصاصی عمل نمودهاند که میتواند دلیلی بر ثبات اکوسیستمی خورخمیر باشد. به علاوه، شاخص کلیدی در هر چهار مدل غذایی مربوط به اجتماعات فیتوپلانکتون میباشد، که در خور یکشبه این گروه توانسته است، نسبت به سایر خورهای دیگر نقش کلیدی خود را به نحو بهتری نشان دهد. بنابراین بالا بودن زیتوده مواد پودهای و فقدان رقابت غذایی شدید در بین اجتماع شکارچیان خور خمیر، دو مقوله مثبت، در ارتباط با آینده زیستی ذخایر میگوهای تجاری استان میتواند تلقی نمودکه احتمال میرود شرایط بهتری را برای آنها در این اکوسیستم نسبت به سه اکوسیستم دیگر فراهم نموده است.