چکیده
امروزه آبزي‌پروری به عنوان يکي از صنايع وابسته به بخش کشاورزی از اهميت ويژه‌ای برخوردار است. در اين ميان و بدليل محدوديت منابع آبهای داخلي توسعه آبزي‌پروري ساحلي به عنوان يک اولويت صنعت قلمداد مي‌گردد. قريب يک دهه است که پرورش ميگو در ايران توسعه يافته و جای خود را رفته رفته باز کرده است. استفاده از زمين‌های غير قابل زراعت، اشتغال مولد و افزايش سهم صادرات بخش کشاورزي از مزاياي توسعه صنعت پرورش ميگو در ايران بوده است. بديهي است پايداري اين صنعت حائز اهميت بوده و نقش پيشگيري و کنترل بيماري‌های ميگو به عنوان يکي از ساز و کارهای مهم پيش روی اين صنعت است. میزان تولید  محصولات شیلاتی کشور در سال 1399 بالغ بر 1 میلیون و سیصد هزار تن و از این میان کل آبزی پروری در ایران، تولید میگوی کشور بالغ بر 50 هزار تن گردیده است. شاید بتوان اذعان داشت که افزایش تقاضا برای صادرات و مصرف داخلی ، منجر به افزایش رو به رشد آبزی پروری میگو گردیده است. بدیهی است توجه به امنیت زیستی در مزرعه بسیار جدی است. در همین راستا،  انتخاب مکان مناسب برای پرورش میگو و میزان تراکم در ذخیره سازی مناسب که جنبه های اقتصادی را برای پرورش دهنده بهمراه داشته باشد بسیار با اهمیت است. در صورتیکه تغییرات آب و هوایی پیش بینی نشده باشد و یا خارج از دامنه متعارف و استاندارد گونه پرورشی باشد می تواند در کنار سایر شرائط محیطی و مدیریتی مزرعه از جمله  بالا بودن تراکم آبزی و بالطبع میزان مواد ازته و پائین بودن کیفیت غذا ، افزایش استرس و بروز بیماری در مزارع میگو پرورشی را بهمراه داشته باشد. در این میان، هر چند میگو از ایمنی غیر اختصاصی خوبی برخوردار است، اما به دلیل نداشتن سیستم ایمنی اختصاصی و تولید آنتی بادی، از شرائط بحرانی تری در مقایسه با موجودات دیگر در گروههای با فیلوژنی بالاتر از جمله ماهی برخوردار است. لذا بر اساس دانش فعلی ، کارائی واکسن در میگو یا صفر است یا آنکه به دلیل نبود سلول های خاطره، واکسن های بکار گرفته شده در میگو عمدتا نقش تحریکی برای ایمنی غیر اختصاصی داشته و زمان عملکردی آنها کوتاه می باشد. این موضوع سبب گردیده در مقوله میگوی پرورشی، به پیشگیری با نگاه محیطی و مدیریتی تکیه بیشتری گردد. بعنوان مثال میگو تحمل نوسان کاهشی دمای آب بیشتر از 4 درجه سانتیگراد را ندارد و اگر این شرایط برای چند روز متوالی تکرار شود ، آسیب پذیری میگو در برابر بیماریها بخصوص بیماری های مهلک ویروسی به مراتب افزایش پیدا خواهد نمود. از طرف دیگر، از آنجاییکه سیستم ایمنی هومورال میگو عمدتا متکی به ترکیبات لیپوپروتئینی است، در صورتی که چربی اضافه شده به جیره میگو در حین پخت با کاهش کیفیت روبرو گردد (که معمولا چنین می شود) و یا از چربی های با کیفیت پایین در ترکیب جیره  استفاده گردد، سطح ایمنی و قابلیت دفاع غیر اختصاصی میگو در برابر بیماریی ها و استرس ها کاهش پیدا می نماید، در زمان بحران ها و در مواجهه با عوامل بیماریزای کشنده از جمله بیماری لکه سفید میگو تاب مقابله نداشته و تلفات شدید و یا طغیان در جمعیت مورد مواجهه حادث می گردد.  لذا چنین بنظر می رسد لحاظ نمودن کلیه شاخص های مدیریتی از جمله آموزش نیروی انسانی، ضوابط ودستورالعمل های فنی، جیره غذایی مناسب، مکان و فصل مناسب پرورش و ... می تواند در پیشگیری از بیماری های موجود، نوپدید و بازپدید موثر واقع گردد. این مطالعه با تاکید بر کلیه شاخص های موثر در بروز بیماری لکه سفید میگو در ایران تلاش دارد تا نقاط ضعف-قوت و تهدید ها و فرصت های پیش روی صنعت پرورش میگوی کشور را عمیقا بررسی نماید و ضمن بررسی تجارب سایر کشورها، نسبت به معرفی ایده های اجرائی و آینده پژوهی کارا اقدام نماید. در اين نوشتار تلاش شده است تا با استفاده از تجربه نزدیک به سه دهه تحقیق خود و سایر همکاران، تجارب و افت و خیز های صنعت میگو در سایر کشورها و بهره گیری  از روش SWOT و جنبه های مختلف سیاست گذاری ، فنی، اقتصادی ، زیست محیطی و اجتماعی ، به عنوان یک راهبرد، مجموعه‌ای از کاستی ها، قوت ها، تهدید ها و فرصت های پیش روی صنعت پرورش میگو با تاکید بر بیماری لکه سفید میگو در ایران، تحلیل گردیده؛ پیشنهادات اجرائی جهت بهبود کار و آینده پژوهی مربوطه یه تصویر کشیده شود. این تحلیل، مديريت کارآمد مورد نياز يک مزرعه‌دار را در قالب اهداف خود ارائه نموده است که اميد است بتواند در ارتقاء نگرش به بیماری لکه سفید میگو در ابعاد مختلف بخصوص اهمیت پیشگیری و کنترل آن نقشی موثر ایفا نماید.
گزارش پروژه
مشخصات پیمانکار
مشخصات همکاران
اهداف طرح
زمانبندی طرح
روش تحقیق و اجرا
اطلاعات جغرافیایی
هزینه های اجرای پروژه
نتایج