چکیده
تاسماهی ایرانی(Acipenser persicus) یکی از ماهیان با ارزش اقتصادی در جهان است که طی دو دهه ی اخیر عوامل گوناگونی موجب کاهش میزان ذخایر این ماهیان در دریای خزر گردیده است. با توسعه پرورش ماهیان خاویاری در کشور، امکان بروز و افزایش انواع بیماریهای عفونی در مزارع پرورشی وجود دارد و در این راستا مصرف پروبیوتیکهای بومی و اختصاصی در ارتقای سلامت این ماهیان حائز اهمیت خواهد بود. مطالعه حاضر در انستیتو تحقیقات بینالمللی ماهیان خاویاری (گیلان- رشت) انجام شد و از چهار سویه باکتری اسید لاکتیک(Lactococcus lactis، Pediococcus pentosaceus، Weissella cibaria و Enterococcus faecalis)که در مطالعات پیشین از روده تاسماهی ایرانی جداسازی شده بودند با نسبت های برابر در غذای مصرفی تاسماهی ایرانی استفاده گردید. در این بررسی 300 عدد تاسماهی ایرانی جوان با میانگین وزنی 5/0 ± 5/92 گرم در 4 تیمار (هر تیمار با 3 تکرار) با مقادیر0 (شاهد)، 150(تیمار 1)، 300 (تیمار 2) و 450 (تیمار3) ميلي گرم پروبیوتیک اختصاصی (به ازای هر کیلوگرم غذای مصرفی) در وان های فایبرگلاس(12 عدد) 500 لیتری (با حجم آبگیری 350 لیتر) به مدت 8 هفته پرورش داده شدند. در این بررسی شاخص های گوناگون رشد، شمارش فلور باکتریایی کل( در محیط کشت TSA)و باکتریهای اسید لاکتیک (در محیط کشت MRS) ، شاخصهای ایمنی (ایمنوگلوبولیین M یا IgM، فعالیت لیزوزوم یا LA)، شاخصهای بیوشیمیایی (فعالیت آنزیمهای آسپارتات ترانس آمیناز (AST)، آلانین ترانس آمیناز (ALT)، آلکالین فسفاتاز (ALP) لاکتات دهیدروژناز (LDH)، پروتئین کل و گلوکز) سرم خون و ساختار بافتی روده تاسماهی ایرانی جوان در مقایسه با گروه شاهد (فاقد پروبیوتیک) سنجش و مقایسه شدند. همچنین در پایان دوره پرورش 8 هفته ای، 10 عدد بچه ماهی از هر تیمار و گروه شاهد برای سنجش توان سازگاری با شوری، به آب با شوری 10 در هزار معرفی و نسبت به اندازهگیری شاخصهای اسمولاریته و یونهای سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلر و کلسیم پلاسمای خون در ساعات 0، 3، 6، 12، 24، 48، 72 و 96 پس از معرفی اقدام گردیده و ساختار بافتی آبشش و کلیه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخص های رشد از قبیل ضریب چاقی، ضریب تبدیل غذایی، نرخ رشد ویژه و درصد افزایش وزن در تیمار های تغذیه شده با پروبیوتیک در مقایسه با گروه شاهد، بهبود یافته و دارای اختلاف معنی دارآماری بودند(P<0.05) .ضمناً در ماهیانی که از پروبیوتیک استفاده نمودند تلفاتی مشاهد نشد. شاخص های خون شناسی و بیوشیمیایی در تیمارهای مورد تغذیه با پروبیوتیک (RBC، WBC، هماتوکریت، توتال پروتئین و گلوکز)، در مقایسه با گروه شاهد دارای اختلاف معنی دار آماری بودند (P<0.05). در بررسی انجام گرفته بر روی شاخص ایمنی اختصاصی (IgM) در تیمارهای تغذیه شده با پروبیوتیک، از مقادیر بالاتری برخوردار بوده و نسبت به شاهد دارای اختلاف معنی داری بوده اند(P<0.05). همچنین در بررسی شاخص ایمنی غیر اختصاصی (لیزوزیم) نیز نتایج نشان دهنده ی مقادیر بالاتر میزان لیزوزیم در تمام تیمارها در مقایسه با گروه شاهد بود(P<0.05). نتایج شمارش باکتریایی نشان داد که بیشترین و کمترین میزان شمارش کل باکتریایی در روده با اختلاف معنیدار به ترتیب در تیمارهای شاهد و 2 مشاهده شد(P<0.05). همچنین شمارش باکتری های اسید لاکتیک در محیط کشت MRS نشان داد که بیشترین مقدار باکتری های اسید لاکتیک در تیمارهای 2 و 3 و کمترین مقدار آن نیز در گروه شاهد مشاهده گردید (P<0.05). نتایج بررسی بافتی بخشهای مختلف روده نشان داد که آسیب مشاهده شده در روده تاسماهی ایرانی در تیمار 2 نسبت به سایر تیمارها کمتر بود. نتایج تنش شوری نیز بیانگر تغییرات شاخصهای تنظیم اسمزی بویژه اسمولاریته و یون سدیم در ساعات مختلف آزمایش و تغییرات ساختار بافتی آبشش و کلیه بود و تیمار 2 بهترین عملکرد در تنظیم اسمزی و سازگاری با شوری را از خود نشان داد. بطورکلی نتایج نشان داد که دوز بهینه مصرف پروبیوتیک های اختصاصی در تاسماهی ایرانی جوان مربوط به تیمار (2) با مقدار 300 میلی گرم پروبیوتیک به ازای هر کیلوگرم غذای مصرفی می باشد.