چکیده
در مطالعه پایشی حاضر وضعیت تهدیدات بیولوژیک منطقه در گروه¬های زیستی (فیتوپلانکتون، زئوپلانکتون، ماکروبنتوز) و شانه¬دار مهاجم (Mnemiopsis leidyi)، تولیدات خالص اولیه، شاخص های سطح تروفیک، کیفیت آب، یوتریفیکاسیون، آلاینده های نفتی، سموم کشاورزی، فلزات سنگين و شوینده ها و نیز ارتباط بین پارامترهای مختلف بر اساس آزمون¬های آماری، طی سال 1397 (پاييز و زمستان) و 1398 (بهار و تابستان) تا عمق 30 متر از حوزه ایرانی دریای خزر مورد بررسی قرار گرفتند. طبق نتایج، میانگین (±خطای استاندارد) پارامترهای pH، شفافیت، کدورت، درصد اشباعیت اکسیژن محلول، BOD5، CODMn، ازت آمونیمی، فسفرمعدنی، سیلیس محلول و تولیدات خالص اولیه روزانه به ترتیب برابر (16/0±)56/8، (14/0±)43/2متر، (43/0±)10/9 (NTU)، (2±)98، (16/0±) 05/4 و (36/0±)99/4 (میلی¬گرم در لیتر)، (49/1±)45/2 ، (17/0±)22/0 و (8/5±)7/7 (ميكرومولار)، 45/0±65/0 گرم کربن /مترمربع/روز بوده است. همچنین طبقه کیفی آب طبق (WQIcs)در پاییز، زمستان، بهار و تابستان بترتیب 70 (متوسط)، 66 (بد-متوسط)، 52 (بد) و 80 (متوسط) بدست¬آمد. سطح تروفیک و ریسک یوتریفیکاسیون بعد از یک دهه از وضعیت مزوتروف و ریسک بالای یوتریفیکاسیون به سمت مزو-اولیگوتروف و ریسک کم یوتریفیکاسیون قرار گرفت. باسيلاريوفيتا بعنوان نخستين شاخه غالب ، بيش از 80 درصد از تراكم فيتوپلانكتون را تشكيل داد. تراكم گونه مضر و غالب  Pseudonitzschia seriata در فصل زمستان (47/36±15/187 سلول در ميلي ليتر) در محدوده 1000-100 عدد در ميلي ليتر (پتانسیل متوسط برای شکوفایی) قرار گرفت. بر اساس مقادیرکلروفیل-آ، تراکم و زی توده فیتوپلانکتون، کیفیت خوب (اولیگومزوتروف) در فصول گرم (بهار و تابستان) و کیفیت متوسط (مزوتروف) در فصول سرد (پاییز و زمستان)  بدست آمد. در بررسی زئوپلانکتون گروه¬های کوپه پودا، روتیفرا، کلادوسرا و پروتوزوآ مشاهده گردیدند و درصد بالایی از مشارکت Acartia tonsa (کوپه¬پودا) در تراکم زئوپلانکتون در فصول مختلف ثبت گردید. بررسی تراکم شانه دار نشان داد که 80 درصد داده ها دارای تراکم کمتر از 25 عدد در مترمکعب و حدود 97 درصد از داده¬ها دارای زی¬توده کمتر از یک گرم در مترمکعب بودند. بررسی گروه¬های اصلی ماکروبنتوز نشان داد که در همه فصول بجز بهار، پرتاران (عمدتاً Streblospio gynobranchiata) حدود 70 درصد از تراکم آن را تشکیل دادند. درصد TOM در رسوبات بستر دارای حداقل (2/2) و حداکثر (6/3) میزان به¬ترتیب در فصول زمستان و بهار بوده¬است. منحنی های ABC (Abundance and Biomass Curve) ماکروبنتوز با الگوی تغییرات "محیط با عدم آلودگی" منطبق نبود. درصد فراوانی عناصر مختلف در آب به ترتیب برابر Fe>Cu>Zn>As>Pb>Co>Ni>Hg>Cd ثبت گردید. میانگین سالانه ترکیبات پلی آروماتیک نفتی (PAHs)، سموم کشاورزی کلره (OCPs) و شوینده های (LASs)آب برابر 42/1±24/4، 25/7 (65/0±) میکروگرم بر لیتر و 37/0 (27/0±)، میلی گرم بر لیتر بوده است. میانگین سالانه PAHs رسوب 14/8 (00/2±) میکروگرم برکیلوگرم وزن خشک بوده است. همچنین درصد فراوانی عناصر در رسوبات مختلف به ترتیب برابر Fe>Mn>Cu>Ni>As>Cr>Pb>Cd>Hg ثبت گردید.  طبق آزمون PCA تراکم ماکروبنتوزها با آلاینده¬های  Hg، As، Pb و Cd و زی¬توده آنها  با Pb و Cd دارای همبستگی معنی¬دار بوده است. نتایج آزمون CCA نشان داد که ترکیب LASs با زی توده شانه دار همبستگی مثبت داشت.. در آزمون CCA شاخه¬های غالب فیتوپلانکتون با پنج جزء OCPs (Drins، BHC، Heptachlors، DDTs و Endosulfans) همبستگی مثبت نشان دادند.
گزارش پروژه
مشخصات پیمانکار
مشخصات همکاران
اهداف طرح
زمانبندی طرح
روش تحقیق و اجرا
اطلاعات جغرافیایی
هزینه های اجرای پروژه
نتایج