مقدمه
بهرهگیری از روش نوین پرورش در قفس، پدیدهای است که در حدود 50سال پیش در دنیا آغاز شده و گسترش یافته است. پرورش در قفس، درایران، از سال 1349 آغاز شد و دراین سال، برای انجام یک سری آزمایشهای مقایسهای در خلیج گرگان (پرورش قزلآلای رنگین کمان)، قفسهای جعبهای چوبی با ابعاد 1/5*1*2متربه کار گرفته شد، پس از آن در سالهای 1361تا 1362 درسد دز خوزستان بهطور آزمایشی از قفس برای پرورش کپور ماهیها استفاده شد، که پس از یک دوره اجرا متوقف شد و سپس در سال 1364، در شرکت ماهی کارون و با همکاری کارشناسان آلمانی، یک دوره پرورش ماهی گرمابی را در سد دز اجرا کردند که باز هم، ادامه نیافت. بالاخره در سال1372، در اجرای سیاستهای توسعه پرورش آبزیان و ترویج روشهای نوین پرورش ماهی در شیلاتایران، معاونت تکثیر و پرورش آبزیان، پروژه پرورش ماهی درقفس را در سه منبع آبی خلیج گرگان، سد خاکی قرخ ارخاج (شهرستان سراب) ودریاچه چاه نیمه (زابل) با تعداد10قفس آغاز کرد. قفسهای استفاده شده در خلیج گرگان، به شکل دایرهای با قطر8 متر و درچاه نیمه به شکل مربع وبا ابعاد 7*7متر بود. قفسهای قرخ ارخاج، هم از نوع دایرهای و هم از نوع مربع بود. پس از بهدست آوردن نتایج نسبتا موفق از آزمایش سال نخست، این پروژه در سالهای بعد ادامه یافت ودر سال 76 به 56 قفس رسید. اجرای این روش،همچنان ادامه دارد.
سيستم مهار قفس ماهي
سيستم مهار اکثرا از بندها ولنگرها تشکيل شده است و کار آن، محکم نگهداشتن قفس در يک موقعيت بخصوص است. اما مهار قفس تحت تاثير فشارهاي وارده به قفس که ناشي از طوفان و موج است، نيز واقع ميشود که اين نيروها را تعديل ميکند. بنابراين، سيستم مهار قفس يک جز مهم در ساختمان قفس است و بايستي به دقت طراحي شود. حلقه، تور و اجزاي مهار قفس بايستي تواماً محاسبه و طراحي شوند ولي در عمل، ابتدا قفس انتخاب يا ساخته ميشود وبعد درباره سيستم مهار آن تصميم گرفته ميشود. سازندگان بزرگ قفس، ابتدا نيروهاي وارده احتمالي را در بدترين شرايط آب و هوايي تعيين ميکنند و با محاسباتي، مقدار انرژي منتقل شده را مشخص ميکنند و براساس، نوع، اندازه، ضخامت و طول لنگر و بند قفس را به دست ميآورند.
دو نوع سيستم مهار براي قفس استفاده ميشود: چند نقطهاي (Multiple point) و تک نقطهاي (Single point).
در نوع اول که بيشتر استفاده ميشود، قفسها را از چند نقطه، توسط لنگر، مهار ميکنند و قفس دريک نقطه ثابت ميماند. در نوع دوم، قفس فقط از يک منطقه مهار ميشود و ميتواند حول يک دايره حرکت کند (شکل 14).
شکل14- مثالهايي از اشکال گروهبندي قفسها و سيستمهاي مهار
الف- قفس تکي با مهار تک نقطهاي، ب- قفس تکي با مهار چند نقطهاي، ج- گروه قفسها با مهار چند نقطهاي، د- مهار قفس بزرگ، ه- مهار قفسهاي شش وجهي ، و- گروه قفسها با مهار تک نقطهاي، ز- مهار قفسهاي هشت وجهي.
دربيشتر سيستمهاي مهار قفس، براي اتصال قفس يا قفسها به لنگر از طناب و زنجير استفاده ميکنند. بندهاي مهار بايد دو عمل را انجام دهند، يکي اينکه نيروهاي وارده را تحمل کنند و ديگراينکه آنها را منتقل کنند. بنابراين لازم است که بندهاي قفس، مقاومت بالايي در برابر پارگي داشته باشند. طنابهايي که از جنس الياف طبيعي بافته شده است، بهخاطر فرسودگي سريع و پوسيدگي، براي بند مهار مناسب نيستند. کابلهاي فولادي (سيم بکسل) بسيار قوي هستند ولي آنها سنگين و گران هستند و قابليت ارتجاعي کمي دارند. از طنابهاي پلاستيکي معمولا براي بند مهار قفس استفاده ميشود و قويترين نوع آن نايلون است. نقاطي در ساختمان قفس، که بندهاي مهار به آن نقاط وصل شده است، بيشترين فشار را دريافت ميکنند، بنابراين، محل اتصال بند مهار به قفس بايستي استحکام لازم را داشته باشد تا در اثر فشار وارده نشکند. سپس بند مهار به محکمترين نقاط حلقه قفس بسته ميشود.
گاهي بهجاي بستن قفسها به لنگر، آنها را توسط کابل به نقاط ثابتي در ساحل ميبندند. همچنين در بعضي نقاط که عمق آب کافي باشد ميتوان قفسها را توسط راهروهاي شناور، در کنار ساحل مهار کرد. اين نوع لنگر يا راهروها را کمي بالاتر از سطح آب به خشکي ميبندند و نصب و نگهداري آنها راحت است. براي ساخت نقاط ثابت در ساحل، از ميخهاي فولادي حلقهدار به طول 20 الي 30 سانتيمتر استفاده ميشود. اين ميخها را يا در داخل صخرهها ميکوبند يا اينکه آنها را در داخل گودالهايي که از قبل کنده شده است قرار ميدهند و اطراف آنها را با دوغآب سيمان پر ميکنند.
سادهترين و ارزانترين نوع لنگر، بلوک سيماني يا اجسام سنگين بياستفاده مثل آهن قراضه است. بايد توجه شود که ابتدا لنگرهاي بلوکي در بستر آب ثابت شود و سپس بند آن به قفس بسته شود. البته لنگرهاي بلوکي کارآيي لازم را ندارند، يعني به ازاي واحد وزنشان قدرت نگهداري کمي دارند، يعني يک بلوک سيماني 100کيلوگرمي در آب، قدت نگهداري 19 تا 27 کيلوگرم (اين اختلاف بستگي به زاويه بين بند مهار و بلوک دارد) را دارد، در حاليکه لنگرهاي مدرن، نيروي نگهداري 50 تا 70 برابر وزن خود را دارند. اگر لنگرهاي بلوکي در بستر فرو روند، کارآرايي آنها بهتر ميشود. بلوکهاي سيماني را بهراحتي ميتوان توسط قالبهاي چوبي يا تاير ماشين ساخت. معمولاً براي استحکام بيشتر، داخل آنها را ميلههاي فولادي (آرموتور) ميگذارند و يک حلقه درقسمت خارجي آن، براي بستن بند مهار، قرار ميدهند.
لنگرهاي فلزي فرورونده که لبه تيزي دارند و داخل بستر آب فرو ميروند انواع مختلفي دارد (شکل15) و قدرت نگهداري آنها به ميزان قدرت خاک بستر، سطح قلاب لنگر و زاويه بين لنگر و بندمهار بستگي دارد. هرچه مقاومت خاک و سطح قلاب بيشتر باشد، نيروي نگهداري آن بيشتر است و هرچه زاويه بين لنگر و بند کمربند کمتر باشد نيروي نگهداري بيشتر ميشود. کارايي لنگرهاي فرورونده نسبت به بلوکهاي سيماني با وزن مشابه، 50 الي 100 برابر بيشتر است، اما قيمت آنها بالاتر است و بايستي بهطور مناسب در بستر فرو روند. وقتي اين لنگرها را در آب مياندازند، بلافاصله گير نميکنند و بايد چندين متر روي بستر کشيده شوند تا کاملا در بستر محکم شوند.
براي اينکه بند مهار با لنگر زاويه مناسبي داشته باشد تا بيشترين نيروي نگهداري را تامين کند طول هربند مهار بايد 3برابر عمق آب باشد. پيش از انتخاب يا نصب لنگر توصيه ميشود بستر منبع آبي بررسي شود.
لازم به يادآوري است که سيستمهاي مهار قفس بايستي بهطور منظم و دورهاي بازديد شوند، مواد چسبنده به بند مهار را پاک کرد و نقاط صدمه ديده را مرمت يا تعويض کرد.
قفسهاي گروهي ماهي پرورشي
قفس را ميتوان به صورت انفرادي مهار کرد ولي معمولاً قفسها را بهطور گروهي به هم ميبندند تا هم مديريت آنها راحتتر باشد و هم هزينه سيستم مهار کاهش يابد.
قفسهاي مربع و مستطيل را ميتوان براحتي و در اشکال مختلف بههم وصل کرد، البته گروهبندي قفسها ي ششوجهي، هشتوجهي يا دايرهاي مشکلتر است (شکل16).
مسئله مهم در گروههاي قفس، کاهش ميزان جريان آب در ميان قفسهاست. زيرا سرعت جريان آب در اثر برخورد با ماهيها و ساختمان قفس افت ميکند و اين روي تعويض آب، تبادل اکسيژن و پخش مواد زايد ماهيها اثر ميگذارد. از تجارب به دست آمده معلوم شده است که قرار دادن هشت يا ده قفس عمود بر جريان آب و دو يا سه رديف موازي با جريان آب مشکل زيادي را پديد نميآورد.
معمولاً براي بستن قفسهاي کوچک به هم ديگر، از طناب يا زنجير و براي جلوگيري از ساييدگي دو قفس به هم، از تايرهاي فرسوده ماشين به عنوان ضربهگير استفاده ميکنند.
قفسها را بايد طوري به يکديگر بست که کارگران به راحتي در روي آن حرکت کنند و جا به جايي ناگهاني در آن بوجود نيايد.
قفسهاي بزرگ را توسط راهروهايي در بين آنها به همديگر وصل ميکنند. عرض اين راهروها بهحدي است که يک تريلر کوچک ميتواند روي آن حرکت کند و به قفسهاي مختلف سرويس بدهد. در مزارع بزرگ مجتمع، حتي محل اسکان کارگران روي آب و در محل مزرعه قراردارد. در قفسهاي گروهي معمولا به ازاي هر4 يا 5 قفس يک قفس به عنوان رزرو، براي انجام عمليات درماني و رقمبندي، در نظر ميگيرند.
منابع :
1. آذري، عبد الحميد 1374، بررسي مقايسهاي امکان پرورش آزاد ماهيان در قفسهاي شناور آبهاي لب شور وشيرين، پايان نامه براي دريافت درجه کارشناسي ارشد شيلات از دانشگاه تهران .
2. بشارت، ابوالقاسم و همکاران 1377، جزوه آموزشي پرورش ماهيان سردابي تکميلي، معاونت تکثير و پرورش آبزيان شيلاتايران .
3. دستور العمل فني- اجرايي پرورش ماهي در محيطهاي محصور، پرورش ماهي در قفس 1374، معاونت تکثير و پرورش آبزيان شيلاتايران .
4. Beveridge M. C. M. 1986 .Cage Aquacuiture .2 nd ed . fishing News BOOK.